کلا دیگه اون موقع این فکرا رو نمیکنی
من سزارین بودم از ریکاوری میخواستن بیارن بیرون گفتم به پرستاره خانوم تو رو خدا ملحفه رو بکش رو پام کلاهم رو صاف کن مو بیرون نباشه
گفت برو بابا کی تو رو نگاه میکنه حالا😐😐😁😁😁بی تفاوت رد شد رفت
من اینقدخجالتی بودم ولی اون موقع اینقددردداشتم ک ۲۰نفرریختن سرم فکرهیچی نبودم
من رو دخترم از عصرش یه درد خفیف کمر داشتم مثل درد دوران پریودی ولی کمتر بود منم گفتم چون روزای آخره این دردا طبیعیه سزارینی بودم تا صبح همون درد کم رو داشتم گرفتم خوابیدم صبح گفتم بزار برم بیمارستان یه چکی کنن رفتم معاینه کردن گفتن خانم شما دهانه رحمتون ۵سانت باز شده اورژانسی باید بری اتاق عمل گفتم من اصلا کسی خبر نداره همسرم نمیدونه بچه دیگم مدرسه هستش من باید برگردم خونه امضا ازم گرفتن برگشتم خونه وسایلمو جمع کردم دوباره برگشتم بیمارستان یعنی اگه طبیعی بود زایمانم فکر نکنم هیچ دردی من داشتم بدون درد رحم من باز میشد
برای زایمان طبیعی همسر هم میتونه بیاد تنها نباشی
یا حضرت عباس،خداروشکر که من تصمیمم سزارینه،مو به تنم سیخ شده
من که سرکلاژ کردم اولین بار بود رفتم اتاق عمل منم خیلی خجالتی م
رفتم اتاق عمل سه چهار تا خانم بودن بغیر دکتر دوتا آقا هم بود
یکیشون اومد گفت شلوارتو بیرون بیار بعد فهمید من خجالتیم گفت الان که لباست تنته شلوار ببدون بیاری بخوابی رو تخت پارچه میندازیم البته اولش پارچه نبود روم منم خجالت ولی خوب کلا دوتا پامو گذاشتن رو دوتا جا پایی باز
بازم یه کم خجالت داره ولی خوب مجبوری دیگه حالا بیخیال اونا دکترن بعدم دیگه یادشون میره
کیسه آبم سوراخ شد رفتم بیمارستان
معاینه کردن و گفتن آب ریزی واضحه
و باید بستری بشی ۳۸ هفته و ۴ روز بودم
بعد بستری دوباره معاینه کردن و شیاف گذاشتن داخلم
رفتم سالن چند نفری رو تخت ها بودن و هر کی به احوال خودش
سرم وصل کردن و آمپول زدن داخلش
حدود سه ساعت طول کشید که درد ها بشن هر ده دقیقه و پنج دقیقه
شکمم کج شد و یه شکل دیگه ای شد
ماما رو صدا زدم و اومد و گفت چه انقباض خوبی
دوباره معاینه کرد و نمیدونم چی بود دستش کیسه آب رو پاره کرد
تا توی کمرم آب رفت و کلا خیس شدم
موقع بدنیا اومدن بچه هم خودم داد زدم ماما اومد شانسم اون شب خلوت بود و کسی نبود
اومدن بلندم کردن و یه پارچه دادن دستم از پشت هم خودشون گرفتن بردنم اتاق زایمان
با اینکه بچه کاملا سرش معلوم بود ولی گفتن بلند شو
اتاق زایمان هم یه تخت بلند داره پاهام گذاشتم روی جا پایی ها و بچه اومد بیرون بلافاصله هم جفت افتاد
موقع بخیه هم یه آمپول زدن توی پام اصلا بی حس نشده بودم و مردم تا بخیه تموم شد
انقد درد داری که خجالت یادت میره
برو پیج بیمارستان سوم شعبانو ببین از بلوک زایمانش فیلم گذاشته من امروز رفتم دیدم خودمم
رفتی راحت راحت باش
تجربشو نداشتم گلم ولی نگران نباش موقع زایمانت به هیچی جز بچه و ب دنیا اومدنش فکر نمیکنی و اهمیت نمیدی
عزیزم بستگی ب بیمارستان داره
من نجفاباد زایمان داشتم اتاق زایمان طبیعی تک نفره بود
ن پارچهای ننداختن ودکتر وماماها وخدمه وایسادن میبینن🤭
دکتر خودش میره زیر چیه بره زیر پات مگه میخواد کشتی بگیره کلن پا و واژنت باز بازه چیزی نمیندازن رو پات
میگم یعنی یه نفر جای خصوصی ادمو میبینن یا چند نفر ؟میان بالاسرت
یعنی چی چند نفری میری .درداتو تو اتاق میکشی وقتی که رحمت 6سانت به بالا باز میشه میبرنت رو تخت زایمان چند تا پرستار روسرت هستن کمکت میکنند بچت بیاد دنیا .سرکننده میزنن و بخیه و....
انق ادم درد میگرع و جیغو داد میکشی ک نمیفهمی چی میشع
دولتی چندنفرتویه اتاقن منتها پردع کشیده شده بینتون تابخوادبچه بیادمیبرن اتاق دیگه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.