تا ده روز پیش سکته میکردم به حدی عصبی میشدم ینی دوست داشتم سرمو بکوبم دیوار .
نمیدونم چی شد یهو خنثی شدم خیلی الان خوشحالم باورت میشه ۱۰ روزه یه تو به ایهان نگفتم اصلا عصبی هم نشدم با اینکه امروز کیک درست کردم دو تیکه دادم دستش، تمام پودر کرده بود آشپز خونه پذیرایی افتصاااااح پر از کیک کرده بود . از ساعت ۷ یکسره لج میکرد گریه میکرد الکی بهونه میکرد گریه میکرد .۲ تا لیوان شکست . خیلی این ۱۰ روز به خودمم راحت تر گذاشته قبلا از شدت عصبانیت یهو جیغ میزدم یا میشستم گریه میکردم .ول کن بیخیالی طی کن دو روز دیگ بزرگ میشن خدا شاهده اگر محل گذاشتن یه مدت رفیق بازی بعدشم با زن و بچه و زندگی مشغول میشن (مثل ما شوهرمون حالا ما نسل خوب هایم اینیم چه برسه به اینا)چی بشه این وسط ها یاد ما بیفتن . ولی ما الان با حرص و جوش استرس خودمونو داریم داعون میکنیم هر چی درد و مرض بخاطر همین مسائله البته دور جونمون. (حالا خودمو چشم نکنم خوبه از فردا به حالت قبل برگردم راستی سه چهار روزم بود پریود بود تو اوج عصبانیت خنثی بودم🤣)
بیخیال
حرص میخورم قلب درد گرفتم
هیچ بیخیالم وقتی شروع میکنه ب جیغ زدن بی خیال میشم اهمیت نمیدم بش خودش ساکت میشه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.