۱۱ پاسخ

عزیز دلم همسر شما خیلی هم خوبه ، بهش حق بده الان گرونیه زندگیا سخت شده هر چقدر بدو بدو میکنن به هیچی نمی‌رسن ، عزیزم ایشون از شما بدش نمیاد مسعولیتش چند بار برابر شده ذهنش درگیره

سلام عزیزم ما اتفاقا بعد بچه دار شدن خیلی بهتر شدیم
خب شاید واقعا ذهنش درگیره

منم استراحت مطلق بودم پنج ماه خونه مامانم چند ماه اول همش دعوا داشتیم ولی خداروشکر بهتر شدیم کلی باهاش حرف زدم شوهر منم میگفت فکرم مشغول کاره

دقیقا شوهرمن اینجوری شده

ماهم همینیم خواهر اخرین بار یادم نیس کی دونفره بیرون رفتیم یا رابطه داشتیم

بله عزیزم طبیعیه بیشتریا به مشکل میخورن بهتره یه مشاوره بری منم میخوام برم

بنطرم از راه دیگه ای سعی کن ک به هم نزدیک بشین. یاهم زندگی رو دعوایی نکن محبت کن کم کم درست میشه

وای ماهم الان قهرم اومدم خونه بابام منم استراحت مطلقی بودم و بعد زایمان کلا نفرت بین من و شوهرمه همش دعوا همش بحث همش جنگ عصاب

من كاملا برعكسه
شوهرم زياد سمت دخترم نيست همش سمت منه
دوسش داره ها عاشقشه يعني ميميره براش
همش ميگه تو برام ميموني. اونو بزرگ ميكنيم كه خوشبخت بشه و زندگي تجربه كنه…
بقيه ميگن حسام بچه رو دوست نداره ولي خدا خودش شاهده كه خار بره تو پاش ميميره

منم شرایط شما رو دارم...فقط فرقمون اینه که جام.ن برعکسه..همسرم مثل همیشه گرم و مهربونه...ولی من نه..

بله خیلیا اینطوری شدن

سوال های مرتبط