۱۳ پاسخ

خیلی از بچه ها رو دیدم عزیزم همین کارو میکنن یکیش بچه خاله خودم قشنگ میریخت رو فرش میخورد 🤐خالم یه پادری کوچولو خرید مخصوص خودش ک اگه ریخت رو همون بریزه بخوره باز جمع میکنه قبلشم رو پادریه سفره میندازه اونم لج میکنه سفره رو برمیداره رو همون پادریه میخوره گولش میزنه 😂

عزیزم این لجبازی و ریخت و پاش تا ۴ ۵ سالگی ادامه داره اصلا حرص نخور و تو هم با ریختنش هیجانی و بچگونه رفتار کن با هم شاد باشین خیلی زود دیر میشه برا لذت بردن از ریخت و پاش و کثیف کاری‌اش اصولا بچه از نظم و تمیزی چیزی نمی‌فهمه و عاشق شلختگی و به هم ریختگیه

نمیشه رو صندلی غذا بهوره غذاشو؟
حس میکنم اینطوری بهتره

دسسسسسست رو دلم نذار🫠🫠🫠
پسر من به شدددددت کثیف کاره موقع غذا
یعنی بعد هر وعده تا یک ساعت باید تمیز کنم‌ جمع کنم بشورم و...
تازه فقطم خودش باید بخوره اصلا نمیذاره بهش بدی

هرچی ک بیشتر توجه کنی و لجبازی اون بدتر میشه باهاش لج نکن بزار کار خودشو بکنه خودش خسته میشه یا بی توجه باش ببین چی میشه

آنیسا هم فقط باید بریزه و بپاشه تا بخوره منتها نمیگه زیر اندارمو بردارروهمون کثیف کاری میکنه

چقدر خوشحال شدم بهتر تنها من نیستم
منتهی من خیلی عصبی شما یکی میزنم دامن میسوزه براش🥹🥹🥹🥹
اینک خودش میخوره خوبه میخواد مستقل شه مهدیارم هست از رو میز می‌ریزه پایین بعد اومدش از رو سرامیک میگیره میخوره
جدیدا میگ شما بمن غذا ندین قاشق میگیره میخوره کلشو می‌ریزه

همه همینن عزیزم
تو سن استقلال طلبیه دیگه

من از ترس همون اصلا نمیدم بچه هام خودشون غذا بخورن تا بزرگ بشن

من رو فرشی دارم از اینا که کش داره و میره زیر فرش... دیگه خیالم از فرش راحته... دختر بزرگم 9 سالشه... یک هفته روفرشی نباشه همه چی داغون میشه... هنوزم هیچ اعتقادی به سینی و ظرف نداره😂 از نه ماهگیش همین بود... هیچ وقت نذاشت ما بهش غذا بدیم...

روفرشیت رو بزرگتر کن بزار خودش بخوره.بهتر بهش میچسبه

عزیزم بچه ها کلا همینن

همه همینن حرص نخور
پسرمنم میریزه رو زمین بعد میزاره تو قاشق میخوره

سوال های مرتبط

مامان بنیامین😍 مامان بنیامین😍 ۹ ماهگی
من پسرم ک الان ۳ سالشه چون اولین نوه بوده همه توجه ها بهش بوده اما وقتی پسر برادرم ب دنیا اومد همه رفتیم سمت اون متاسفانه حتی خود من بقیه خیلی رو پسر برادرم حساس شدن طوری ک پسرم حسودیش میشد و هرکاری میکرد تا اذیتش کنه و توجه ها رو ب خودش برگردونه من دیدم نه اینطوری نمیشه پسر برادرمو بیخیال شدم و با پسرم حرف زدم و قانعش کردم ک من ب جز تو هیچکسو دوس ندارم حتی وقتی ب پسر داییش نزدیک میشد تا اذیتش کنه زیاد جیغ و داد نمی‌کردم ک حساس نشه زودی جداش میکردم و براش توضیح میدادم ک اون کوچولوعه گناه داره ما نباید اذیتش کنیم امااااا زن داداشم انگار شاه زاییده همینکه پسرم نزدیک بچش میشه دنیا رو سرش میزاره سرش داد میزنه بهش فوش میده میگمش بچته برات عزیزه درست بچه منم برام عزیزه دیگه سرش داد نزن بچس از عمد ک اینکارو نمیکنه مثه آدم باهاش حرف بزن ک دیگه بچتو نزنه میگه نه بابااااا وایسم نگا کنم بچم کتک بخوره؟ میگم باشه بلد نیستی ک بچه تربیت کنی حداقل جلو بچم فوش و حرفای بد نزن منو صدا کن خودم بچمو میبرم این گوشش دره اون گوشش دروازه فقط این نیس که حتی مامانم و بابام و همه اینطورین انگار ک با بچم لج کردن فقط خواهرام آروم و ملایم باهاش حرف میزنن هالا من ی مدت هروقت میخواستم پسرمو بفرستم پیش مامانم اینا ک هم کارامو بکنم هم خودش بازی کنه قبلش بش میگم ک مامانی پسر داییو نزنیا اون داداشته عزیزم اما نتیجه برعکس داده الان اینطوری شده ک هرکی بزنتش هیچی نمیگه فقط میگه داره منو میزنه یعنی ن می‌ره کنار ک کتک نخوره ن از حق خودش دفاع می‌کنه فکر می‌کنه اگه از حق خودش دفاع نکنه و کتک بخوره و هیچی نگه ما دوسش داریم الان موندم چیکار کنم بخدا بعضی وقتا دلم میخواد زار بزنم
مامان امیرعلی وآوینا مامان امیرعلی وآوینا ۳ ماهگی