۱۱ پاسخ

چون پسرتون مزه ی اون هله هوله هارا چشیده دنبال اوناست

خب مشخص یه سینی پفک جلو هر کی بذاری میخوره 😂 باید خودت بچه رو به میوه و خوراکی های داخل خونه ترغیب کنی

پسر من اگه باشه دوست داره بخوره ولی من خودم تا جایی که بشه اصلا نمیخرم یا اگر هم خریدیم زمانی که آراد خوابه اجازه دارن چیپس و پفک بخورن ولی اب میوه رو خورده

خوب باشه که میخورن بچه ها. نمیخریم که نبینن دیگه

از اول بچه رو به هرچی بدی عادت میکنه به همون.وقتیم بچه خوراکی ای مثل چیپس وپفک نخورده باشه از کجا میخواد برداره بخوره یا دلش بخواد اگه مزه ش بره زیر دندونش هرجا ببینه میخواد
من پسرم پفیلا وبستنی از خوراکی بیرون خورده با بیسکوییت.که پفیلا خودم درست میکنم.بستنی هم هگر جایی بریم خودش دلش بخواد میگیریم. الان ناهار دوتا پیاله پر زیتون بدون هسته وبا هسته آوردم باور کن جفتشم بغل کرد تنها خورد دست میزدم جیغ میزد😂

دختر. منم اینجوریه شیر یادم نمیخوره فقط شیر موز . خدای پسته میخوره و گردو ولی کلن چیپس پفک کاکائو میخوره

چون نخورده نمیدونه من پفک میخرم واسه خودم خیلی علاقه دارم میرم زیر پتو میخورم😅😅

آره خب میخوره نمیخریم😂جانان هم خیلی دوست داره اما من مدتی اصلا براش نخریدم وقتی هم خب نخریم مجبوره همون میوه رو بخوره دیگه وقتی میبینه جز میوه چیزی نیس مثلا جانان میگه من خوراکی‌ پفک‌میخوام میگم پفک‌نداریم فقط سیب یا هر چیزی دیگه که باشه داریم میخوای بهانه میگیره ولی میگم خب نداریم بابا میگم بخره برات بعدش فراموش میکنه

پسر مم قبلا علاقه ای به خوراکی نداشت. الانم ندارهدزیاد. چون اصلا نمیخریم. خودمم علاقه ندارم. در ماه شاید یه دونه چیپس بگیرم‌براش. بیشتر چوب شور دوست داره دو روزی یکی بهش میدم

بدن پسرت بشوت کمبود ویتامین داره که چیز بی ارزشی مثل پفک رو میخوره اون نمک پفک حس خوبی بهش میده . همون پفک بی اشتهاش میکنه

دقیقا عین پسر من. چیپس پفک لواشک بستنی ابلیمو قند نمک فقط چیزای مضر😒

سوال های مرتبط

مامان آقا رضا ⚽🚙 مامان آقا رضا ⚽🚙 ۲ سالگی
خانوما یه چیزی بگم پسرم یا دختر عمو داره ک کلاس سومه و اسمش نفسه نمیدونم چرا با پسر من بدجور سره لج افتاده تو بازیا میگه تو نباید وارد شی از طرفی هم بچه های فامیل میان دره گوشم میگن ک رضا رو میزنه من این کلمه رو و نیشنوم خونم ب جوش میاد دوس دارم سرشو بکنم چند بار رفتم ازش پرسیدم هیچی نگفت نگفت زدم نگفت نزدم .. دو روز پیش نذر داشتن ما هم رفتیم باز تو اتاق سره پسرمو هل داره بود بچه ها اومدن گفتن منم ب مادرش ک جاریم میشه گفتم ایت چندمین باره ک رضا رو میزنه و فلان یه چیزی بهش بگو رفته بود ب شوهرش ینی برادر شوهرم گله کرده بود ک زینب ب دخترمون گفته برات جاسوس گذاشتم و فلان ک اگه رضا بزنی بیان بگن منم امروز ب برادر شوهرم گفتم از شوهرم گله کردین من نمیدونستم با شوخی من ک گفتم جاسوسام میان برام میگن رضارو زده ناراحت میشه ولی واقعا من رو رضا حساسم ب زبون خوش بهش گفتم نفس جا شما پسر عمو دختر عمو هستید چرا تو جمع فقط گیر دادی ب رضا چیزی بدی هم نگفتم ک ناراحت شدید من نفس رو مث پسرم دوس دارم فلان ...گفت راستش دیروز خیلی ازت ناراحت شدم اینا بچه ان خودت تا حالا شاهد بودی ک بچه ها تو فامیل چقد بد هم دعوا میکنن بهار و نفس پریشب گریه همو در آوردن فلان ... دخترم اصلن بد ذات نیست ک بیاد رضا رو بزنه گفتم پس بچه ها چطور میگن گفت اونجور زدنی نیست حتما هولش داده یا آروم زده بچه ها بزرگش کردن گفتم امیر علی (بچه راستگو فامیل )دروغ نمیگه از اون پرسیدم گفت بدجور لگد زده هر چی گفتم حرف خودشو زد میخوام از این ب بعد خیلی حواسم ب رضا باشه تو جمع ها هم بشینن من میرم اتاق بچه ها نگهبانیشو میدم چیکار کنم والا یه سری آدما شعور فهمیدن حرف های حق رو ندارن ولی وقتی پای بچه خودشون وسط باشه جوری آتیشی میشین ک نگو
مامان مامان عسلکシ❤ مامان مامان عسلکシ❤ ۲ سالگی
علاقه ی پسرم ب داییش ی علاقه عادی نیست در حد جنون طوری ک وقتی میبینتش دیگه کسی رو نمیشناسه داداشمم خیلی دوسش داره ولی خب خودش دوتا بچه ۶ و۲ ساله داره وقتی باهمیم زورگو ترین میشه و نمیذاره حتی بچه هاش برن سمتش و این خیلی بده مثل سنجاق سینه میچسبه ب داییش و ب هردلیلی بغلش نباش جیغ و گریه شدیییید داریم خلاصه ک مهر میخاستیم باهم بریم شمال از سمت خودمون کنسلش کردم ک ما نمیایم...بخاطر این علاقش بچه های داداشمو میزنه ک سمت باباشون ترن☹️من فکر میکردم بزرگتر بشن بهتر میشه شرایط،ولی برا من ک سختتر شده کلا دیگه ترجیجم بیشتر خونه موندن پسر من از اون بچه هاش شلوغ کار ‌ ‌ک از درو دیوار بالا میرن نیست ولی خونه والدینم ک میریم یا در حال پرت کردن وسیله هاشون یا زدن مخصوصا اگه برادرزاده هام باشن و در حالت دیگه ام مدام ب پدرم برادرم مادرم زور میگه ک ببریدم حیاط بیرون طوری ک یک لحظه نمیذاره ماتحتشون رو زمین بمونه و همه رو کلافه میکنه....هروز و با جمله صبوری کن صبوری کن میگذرونم تا ببینم کی عبور میکنیم ازاین مرحله🫠