بچه من چند ماهش بود تب کرد بستریش کردن خواهرشوهرم حتی زنگ نزد حالشو بپرسه
بچم دنیا اومد هم یه روز بعد اومد
بچه خودش دنیا اومد بستری شد روز دوم رفتم ملاقات مادرشوهرم کم مونده بود شوهرمو پاره کنه
انقدر ازش متنفرم حد نداره

با هر کسی مثل خودش باید رفتاررکرد

به شوهرت هم زنگ نزده بو حال بچه بپرسد؟

من خواهرشوهر اخرم بااینک شوهر من بچهاش رو چشمش میزاشت میبردشون ارایشگاه خوراکی مبخرید لباس میخرید چقدر محبت میکرد بعد یک ماه ک زایمان کردم اومد برابچه من تاحالا هیچی نخریده شوهرمم ک اینکاراش دید ب مرور محبتش ب بچهاش کم شد، قبلش جوری بودک وابسته شوهرمن بودن تا باباشون

هرچی واسه خودشونه خوبه واسه دختر مردم عیبه اما با هرکس مثل خودش رفتار کن از من به شما نصیحت