۷ پاسخ

به شوهرت بگو ببرش چند تا کوچه پایینتر خونتون بذارش یا ببرش یه مرکز دامپزشکی بزارش براش هم مقداری غذا بزارین هروقت هم تونستین مقداری غذا واسش ببرین

بارداری دعا کن برام همینجوری که با پای خودش اومده با پای خودشم بره از تو خونمون از بس که هرکی فهمیده بهم گفته ولش کن گناه داره یه حکمتیه اومده و....میترسم کلا راهش ندم

خیلی عصبی شدم چون هرس ی یه حیوون اومده تو خونمون با دعوا شوهرم بردتش حالا گربه هم میدونم تهش به دعوای با شوهرم ختم میشه هرچند که شوهرم اصلا خونه نبود خودش اومد تو حیاط

گناه داره عزیزم
همون رو حیاط پناهش بدید

تنها حیوانی ک گناهش گناه کبیرس گربه هست

من از گربه ها متنفرررم
دلیلشم نمیدونم

ب نظرم ردش کن بره . آخه من میترسم چنگ بزنه. هاری داشته باشه

از حیاط هم بیرونش میکنیم که بره میاد پشت در حیاط میشینه اینقد میو میو میکنه تا هم درو باز میکنیم میاد تو حیاط

سوال های مرتبط

مامان حسین مامان حسین ۴ سالگی
یعنی این بچه یه کارایی میکنه که من تو هیچ بچه ای ندیدم اذیتاش آزار دهنده اس نمیدونم چیکار کنم ...
همش میگم کاش شیطنت می‌کرد بدو بدو می‌کرد بپر بپر می‌کرد ولی این کارارو نمیکنه مثلا یه نمونش اینه که مثلا سفره میندازیم غذا بخوریم انگار که یه بچه ی دو سالس میاد سفره رو به هم میریزه دیشب کاهو آورده بودم کنار غذا اومد نشست همه رو پخش خورد کرد و پخش کرد این ور اون ور نزاشت بخوریم، تخمه میاریم بخوریم نمیزاره میاد پخش میکنه تو خونه، از سر و کول همه بالا میره میزنه، خواهر کوچیکم رو میزنه حتی میره رو دوش شوهر خواهرم میشینه یعنی یه کارایی میکنه عجیب غریب اصلا با اسباب بازی‌اش بازی نمیکنه میره جعبه دستمال کاغذی برمی‌داره خالی میکنه تو خونه کارایی که تو دو سالگی هم دیگه بچه ها انجام نمیدن میره آب برمی‌داره میریزه رو مبل ها
همش هم حرف میزنه و میپره وسط حرف دیگران مثلا من و همسرم اصلا نمیتونیم دو کلمه با هم حرف بزنیم یه جا مهمونی هستیم اجازه نمیده هیچ کس با من یا باباش حرف بزنه
نمیدونم دیگه چیکار کنم