۱۲ پاسخ

مم از زندگی بیزارم یک سال و چهار ماهه نمیفهمم چی میخورم کجا میرم چطور میشاشم چطور حموم میکنم چطور میخوابم
مرگم آرزوست

اره دیگه بچه توجه میخواد منم نمیفهمم چی میخورم

آرزو ب دلم مونده با آرامش غذا بخورم ، خیلی بد غذاست علاوه بر این ک هر چی جلوش باشه مشت میکنه پرت میکنه باید هزار تا شکلک و ادا ادوار دربیارم تا یه لقمه بخوره ، خودم از غذا خوردن هیچی نمیفهمم همش اعصابم پا سفره خورد میشه ، شوهرم راحت غذا شو میخوره من همش باید با بچه سر و کله بزنم

دختر من به هم نمیریزه ولی وقتی غذا میارم باهم بخوریم اول به دلین میدم بعد خودم میخورم چون هی تند تند اولش میخوره هی میگه بده بعد بخوام غذای خودمو بخورم به دلم نمیشینه هیچی نمیفهمم اون وسط غذا دادن صبر هم نمیکنه هی میگه بده چند لقمه یا قاشق میخوره پا میشه باز باید هی باهاش بازی کنم تا بخوره وگرنه نمیخوره دیگه اللخصوص ک خیلی سرد باشه

وای پسرمنم همینه پیرشدم
همش ایستاده رو اپن میخوریم

من صندلی غذا گرفتن تو اون خوب میموند ولی تازگیه دیگه نمیمونه

من اول شام بچمو میدم کامل مبخوره بعد رومیز میچینم با شوهرم میخورم
برای اونم کارتون میذارم ببینه و دراز بکشه جدیدا دیگ کاری نداره

دقیقا پسر منم اینجور هست من که اصلا نمیفهمم چی میخورم

یه چیزی پهن زیر پاش
از هر چی تو سفره بود برای اونم بزار
هر کاری هم کرد چیزی بهش نگو
پسر من کل هیکل خودش و قالی به فنا میده
ولی میشه چیکار کرد

یک ظرف واسه اون بزار هر کار میخواد بکنه

آخ حرف دلمو زدی
همش میگم کاش ی جایی بود
تک و تنها بودم
انگار تو قفس افتادم
الان تو ی ماه کمتر ۲بار مریض شده

خیلی بدههه واقعا منم دهترم همینکارومیکنه زهرمار میکنه غذاخوردن روادم نمیدونه کجاش میخوره حرف دلمو گفتی خواهر مهمون رفتنیم ابرو ادم میره

سوال های مرتبط