محبت خودت و همسرت یه طرف قضیه هست، یه طرف دیگه که خیلی مهمه توجه و ذوق و محبت اطرافیان هست، بالاخره توجه به بچه ای که تازه به جمع خانواده اضافه شده یکم بیشتره و بچه شما توی این سن میفهمه که توجه ای که همیشه کامل مال خودش بوده داره نصف میشه
براش وقت بزار شده بچه رو بده مامانتباهمدیگه برید پارک خوش بگذرونید بخندید بچه زود یادش میره یا بزارش رو پات براش قصته بخون از بچه بگو که یه داداش مهربون داره
عزیزم براش هدیه بگیر از چیزایی گه خوشش میاد بگیر سوپرایزش کن
طبیعی هست بالاخره باهاش کنار میاد پسر منم همینطوری شد تا چندماه بعدش دیگه اوکی شد ولی سعی کنید خیلی بهش محبت و توجه کنید و اطرافش پر باشه هواسش رو بیشتر با بازی پرت کنید برای مادر خیلی سخته میدونم چی میگی من پسرم دوسالش بود که آجیش بدنیا اومد و بچه خیلی حساسی هست خیلی اذیت شدیم هممون ولی چاره ای نیست از طرفی من خونوادم پیشم نیستن و رفت و آمد زیادی هم با خونواده شوهرم ندارم برای من بچه دوم مثل کابوس بود ولی خداروشکر از پسش براومدم و الان دخترم ۱۵ماهشه و همبازیهای خوبی برای همدیگه هستند سختیش و خستگی این راه برای مادر هست که باید قوی باشی وگرنه کم میاری
جلوی پسرت بغلش نکن وقتی شیر کوچولورودادی سریع بزار زمین اون یکی رو بیار پیشه خودت بوسش کن بغلش کن
ایجانم عزیزم 😢
چقد سخته اینجوری واسع همین چیزا بچه دوم نمیخام دخترم خیلی وابسته منو باباشه نمیتونه تحمل کنه اعصابمم خیلی داغونه اصلا دیگه نمیتونم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.