پسربزرگم بااومدن داداشش،خیلی خودش وتحت فشارقرارداده،خودخوری میکنه،توخودش میریزه ولی من میدونم یه غصه یی یه بغضی سردلشه،داداشش وخیلی هم دوست داره،بوسش میکنه،خودم وهم همینجور،ولی بنظرم احساس میکنه،چون دارم بغلش میکنم شیرمیدمش وبه اون میرسم،فکرمیکنه دیگه خودش ودوست نداریم یاکاری باهاش نداریم،خیلی نگرانم،دلمم براش میسوزه،خودمم که نمیتونم یه کم بیرون جایی ببرمش،بیشترتوخونه،تحت فشاره،چیکارکنم،یعنی درست میشه،کسی تواین موقعیت بوده چیکارکردین درست شد،چقدطول کشید؟

طبیعیه منم تو این شرایط بودم ۳_۴ ماهگی اولش سخته بعدش دیگه بچه بزرگت عضو جدید خونه رو میپذیره فقط این مدت باید صبوری کنید دل به دلش بدید خدایی نکرده دعواش نکنید بهش خیلی بیشتر از قبل توجه کنید تا این دوره رو بگذرونه
حتی شده فقط کلامی توجه کنید مثلا وقتی داری به کوچیک شیر میدی پسرتو صدا بزن بگو بیا پیش مامان بشین برام حرف بزن

چون حس حسادت بهش داره سعی کن بیشتر بهش برسی بچه کوچیکه رو کمتر جلوش بوس کنی یا بغل بگیری بعد چندوقت درست میشه

سلام عزیزم پسره منم دقیقا اینطوری بود خیلی اذیتم میکرد ولی بعده سه یا چهار ماهگی دخترم خوب شد عادت کرده به همه چیز الان یه ثانیه هم نمیتونه بدون خواهرش باشه خیلی دوسش داره خیلی مراقبشه قبلا ها حتی یه ثانیه هم نمیتونستم پیشش تنها بذارم میترسیدمصیه چیزی سرش بیاره از بس حسودیش رو میکرد ولی خدا رو شکر الان خیلی خوب شده

😑ای وای قراره منم دو ماه دیگه تو این وضع باشم