از ۸ صبح هردوتا بچه هام بیدارن
ظهر ی ساعت خوابیدن که اون تایم هم ب شوعر خدمات رسانی میکردم
هنوز هردو بیدارن

متنفرم ازین روزای بلند
چرا نمیگذرن این روزا
چرا تموم نمیشه

زندگی تک بعدی
فقط بچه داری
فرصت پیدا کنمم شوهر

اصلا احساس انسان بودن یا زنده بودن ندارم😏

کاش بمیرم
چیه این زندگی اخه

خب عزیزم دوتابچه واقعاسخته
خدابهت توان بده میفهمم چه فشاری روحی وجسمی روداری تحمل میکنی

چیزای خوب زندگی رو روی کاغذ بنویس. و روی همونها تاکید کن چیزهایی که داری و بقیه ندارند
اینطوری امیدواری خیلی زیاد میشه

واقعا مردشور این زندگیو ببرن الان که هردوشون خوابن دلم میخواد ازین سکوت و آرامش لذت ببرم ولی حیف خستم و داغون نشسته میرم تو گوشی دراز بکشم خوابم میبره

منم تو همین شرایطم
راستش دیگ میخوام برم پیش روانپزشک ، خیلیارو دیدم با قرص حالشون بهتره ، صبور ترشدن ،
من خودم به شخصه وقتی صبوری میکنم برای بچه ها حالم بهتره

قیز خدا نکنه این حرفا چیه
تو بار خوبه فرصت کنی شوهرت رو خدمت رسانی میکنی من بیچاره شوهرم به اون هم نمیتونم برسم

ولی من در کنار دخترم حس زندگی و امید دارم اون نباشه هیچم درسته ازصبح تا شب اذیتم میکنه ولی اون روزیم نمیخام بدون اون باشم دوساله فالو دارمت نمیدونم ازم ناراحت میشی یا ن ولی کفر نگو خدارو خوش نمیاد دوتا دختر دسته گل داری اذیتت میکنن درست ولی بعضیا تو حسرتشن میگذره این روزا روال پیدا میکنه زندگیت فقط تو نیستی همه مادرا از تفریح سرگرمیشون زدن بخاطره بچه چون خودمون خاستیم به دنیا اومدن گله نکن

منم حس میکنم رباتم

سلام مامان نورا خوبی خیلی وقته تایپک ها برام نمیاد.عزیزم حق داری کاملا ی وقتا بچه ها بسپار شوهرت بیرونی بازاری کافه ای با دوست یا تنها برو

دقیقا منم احساس انسان بودن ندارم.حرف خوبی زدی

من که جوش پولو میزنم این ماه. خیلی کم آوردم

آقا چقدر. افسردگی داری

واقعاخیلی مزخرف شده این زندگی منم خستم