منم خیلی هردو وابسته بودیم...بچم یسره تا صبح سینه تو دهنش ک دندم درد میگیره چون تک سینه ام هستم بزای شیردادن.....ولی بچم خودشو ار شیر مخروم کرد...اومد دندون سینم گرفت زخم شد پوست هاله سینم رفت ی کوچولو....بعد هربار میخورد و میمکید این زخمه بازتر میشد و خیس میخورد تا اینکه عفونت کرد و هربار میخورد دردم میگرفت دیگع رفتم دکتر گفت عفونت کرده ن برای خودت ن برای بچه خوب نیس و باید بیگیریش همین امشب....منم یدفعه ای شد فرداش دیگه چسب کاغذی و باند زدم ک اوف شدم باید برم دکتر خوب کنه....الان س شبه ک گرقتم....ولی شبا یخورده بهونه میگیره و کرکر داره ک شوهرم نگهش میداره و بغلش میکنه و اهنگی چیزی براش میزاره تا بخابه ..منم اتاقم جدا میخابم تا داغش تازه نشه و میگم دارم میرم دکتر خوبش کنه...فعلا صبح تا شبش درک کرده و روی خود نمیاره ولی موقع خاب ، نمیدونه چکار کنه عادت داشته تا صبح شیر بخوره.....چی بگم خاهر من ک خاستم کم کم بگیرم قسمت نشد ....قسمتش اینجوری بود...تو هم بوقتش مجبور میشی بگیری ...
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.