۱ پاسخ

منم خیلی هردو وابسته بودیم...بچم یسره تا صبح سینه تو دهنش ک دندم درد میگیره چون تک سینه ام هستم بزای شیردادن.....ولی بچم خودشو ار شیر مخروم کرد...اومد دندون سینم گرفت زخم شد پوست هاله سینم رفت ی کوچولو....بعد هربار میخورد و میمکید این زخمه بازتر میشد و خیس میخورد تا اینکه عفونت کرد و هربار میخورد دردم میگرفت دیگع رفتم دکتر گفت عفونت کرده ن برای خودت ن برای بچه خوب نیس و باید بیگیریش همین امشب....منم یدفعه ای شد فرداش دیگه چسب کاغذی و باند زدم ک اوف شدم باید برم دکتر خوب کنه....الان س شبه ک گرقتم....ولی شبا یخورده بهونه میگیره و کرکر داره ک شوهرم نگهش میداره و بغلش میکنه و اهنگی چیزی براش میزاره تا بخابه ..منم اتاقم جدا میخابم تا داغش تازه نشه و میگم دارم میرم دکتر خوبش کنه...فعلا صبح تا شبش درک کرده و روی خود نمیاره ولی موقع خاب ، نمیدونه چکار کنه عادت داشته تا صبح شیر بخوره.....چی بگم خاهر من ک خاستم کم کم بگیرم قسمت نشد .‌...قسمتش اینجوری بود...تو هم بوقتش مجبور میشی بگیری ...

سوال های مرتبط