۸ پاسخ

عروسک باز کن جلو شوهذت ببینه دعایی توش یا نه

یبار به همکارام یه سرکلیدی برام درست کرد با نمد. از روی محبت داد یا هرچیزی. من وقتی اوردمش خونه حس خوبی نداشتم اصلا.بعدم انداختمش دور. کار خوبی کردم بنظرخودم.

عه این بشقاب سرویس منه جهیزیه گرفتم🤭

عزیزم عروسک تو یک پلاستیک تمیز جدا بزار کنار کوچه این بچه ها که میان بازیافتی جمع میکنن میبرن...

چه بازی هایی میکنی با بچت؟
حرف زیادمیزنه؟

نوش جونش مبارک لباسشم باشه پسری لاغرم شده 🥺🥺.عروسکه هم اره بابا بندازش بره

وای رفتم عروسک دیدم سریع بنداز دور اشغال نگه ندار

الهی بگردم. چی درست کردی براش

سوال های مرتبط

مامان لیام مامان لیام ۱ سالگی
سلام مامانا صبحتون بخیر.چند روز پیش گفتم همسرم که می‌ره سر کار پسرم هرروز صبح بیدار میشه و گریه و زاری پشت سر باباش راه میندازه . امروز دیگه نوبر بود قبل بیدار شدن باباش یعنی ساعت ۶ صبح بیدار شده بود بابا بابا گریه میکرد هرکار کردم دیگه نخوابید هرررررر کار.سه بار شیشه شیر دادم گذاشتم تو تاب گذاشتم رو پام ولی نخوابید ساعت ۷ هم همسرم رفت سرکار خونه ی ما شد سوریه.شب هم یازده از سرکار میاد😫این در حالیه که کل دیروز لیام نیم ساعت خوابیده.دیشب یازده و نیم برقارو خاموش کردن لیام تا دو تو تاریکی اومد و رفت و سر صدا کرد .آخه چرا باید دو بخوابی شش بیدار شی؟مغزم داره میترکه از حرص تپش قلب گرفتم واقعا بچه چه خیری برای آدم داره این عذاب چیه میندازیم به جون خودمون.من تو این شهر هیچ کس و هیچ جا رو ندارم نیم ساعت برم چرا باید شش صبح بیدار شم انتظار بکشم تا یازده شب.چرا نباید بخوابیم تا ساعت ده خدایا😭😭😭😭بخدا دیگه گریه م گرفته.تازه من ۷ سال هم بچه دار نشدم اونایی که از راه نرسیده بچه میارن چطور دلشون به حال خودشون نمیسوزه؟خاک تو سر اونایی هم که تا یه تازه عروس میبینن میگن بچه بیار نیاوردی؟حامله نیستی؟ول کن بابا
راستی بنظرتون ببرم یه چکاب ازش بگیرم ببینم چرا اینطوریه؟
اووووف
مامان الین مامان الین ۲ سالگی
خانوما خوبین ؟
من یه مشکلی برام پیش اومده اونم اینکه ۳ روزه دارم بچم رو از شیر
میگیرم . روز اول بچم بعد از ظهر میخوابید نخوابید تا ۱۰ شی بهش شیر دادم خوابید تا صبح روز دوم که دیروز باشه تایپک قبیلیم هست با اعصاب خوردی بچه م رو خوابوندم و شب شیر دادم باز خوب خوابید تا امروز صبح که تا الان باهاش بازی کردم و اینا تو حیاط بودیم ما نرده نداریم خونمونم دو طبقه اس و خیلی خطرناکه بچه هم که نمی‌فهمه یه سره میرفت اونور و هرکاری میکردم نمی‌اومد خونه منم بزور برداشتم آوردمش خونه انقد گریه کرد منم مخم نکشید سرش داد کشیدم بعد اومد تو بغلم خوابش برد . الان موندم با این اعصابی که دارم این قطع شیردهی رو ادامه بدم یا ول کنم باز بخوره تا اعصابم آروم بشه ؟
متاسفانه خیلی آدم عصبی هستم و دلم برا بچه ام میسوزه که گبر من افتاده کاش یه مادر آروم و خوش اخلاق داشت🥲
میگفتم تا یه هفته همینجوری از صبح تا شب شیر نمیدم و فقط شبا میدم تا اونم قطع کنم که واقعا اعصابم نمی‌کشه موندم تو دوراهی