خانواده شوهرم خیلی باهام بدی کردن جاریم وبرادرشوهرم راستش من شهرستان بودم بااونا زندگی میکردم خونم توشیشه بود تا اینکه شوهرم رو شیرکردم که بریم تهران خوبه واومدیم تهران شاید این فاصله هم باعثشد باهام خوب بشن البته منم تودلم بخشیدم شون اینطوری خودم آرامش دارم
من بچم گریه میکنه وقت کردم میام درددل کنیم
منم اول باخانوادش مشکل داشتم جنگ ودعوا شوهرم رو دعوت میکردن پرش میکردن کم کم سعی کردم شوهرم روجذب خودم کنم بعد بااونا هم خوب رفتار کردم سرسنگین و مهربون کاری به هیچ بحث شون نداشته باش نظر نده بین شون توفقط عروسی ول کن دخالت کنی بی ارزش میشی
هرچه بیشتر باخانوادش تنش ودعوا کنی شوهرت بیشتر سمت اونا میره شماسعی کن باخانوادش خوب باشی و غیبت اونا روپیش شوهرت نکنی شاید بهترشدن باهات
شوهرمنم همینجوری بود منم بلدنبودم. تا رگ خوابش رو پیداکردم. احترام. تشکری کردن. رابطه جنسی مون رو خوب کردم. یعنی سیرنگهش داشتم به خانوادشم جلوی خودش احترام گذاشتم هرچی میگفتن بالبخند رد میکردم
فدات❤
خواهش میکنم عزیزم زندگی رو سخت نگیر میگذره بسپاربه خدا
ای خواهر بچه ها بزرگ میشن ماییم که از استرس خودمونو میکشیم درسته نی نی مظلومه آدم دلش میسوزه ولی وقتی مجبوری اشکالی نداره شیرخشک رو واسه همین جورموقع هاگذاشتن
وا این همه مادرا شیرندارن شیرخشک میدن عذاب وجدان دارن راحت باش عزیزم تازه شیرخشک خیلی هم خوبه خوب وزن میگیره دیربه دیر گشنش میشه نفخ هم نداره. من تا یه خیار میخورم بچم جیقش میره هوا
خب شیر خشک بده مگه چیه
هیچی ناراحت هم نباش شیر خشک بده
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.