۷ پاسخ

زندگی خرج داره دیگه
همسرت هم باید تامین کنه
چرا گفتی لباس نمیخرم ؟! وقتی ولخرج نیستی و آرایشگاه و اینا هم نمیری چرا داره غر میزنه‌؟! مشکل تو نیستی همسرته که ناراحته چرا پول خرج شده
خب واسه خرج کردنه دیگه تو هم نباید زیادی قناعت کنی دیگه بد عادت میشه
از نیازهای مهمت هیچ وقت نگذر

سلام
انشالله سالم باشی
پولی که خرج نمیکنی و به جاش خودت اون کار و انجام میدی رو از کارت خارج کن و بزار کنار
بعد از مدتی میبینی مبلغ قابل توجهی جمع میشه واسه خرج های بدون برنامه

مثال میزنم آرایشگاه نمیری واسه ابرو و بند
هرماه ۲۰۰ ت از کارت بردار بزار کنار تو یه کارت دیگه دستش نزن.
واسه پسرت بابات یه عالمه خوراکی گرفته پول اون خوراکی ها رو از کارت خرجی بریز به یه کارت دیگه.
جواب میده ها

سلام جانم شب شمام خوش
زندگی همینه، آدم زنده خرج داره عزیزم
چه دکتربری چه خرید،تاسرکوچه میری یه پنیروماست وچندتابیسگوییت ۵۰۰میشه
اون قدیمابودیه میلیون ابهت داشت الان یه میلیون شده پول خورد
یابایدهیچی نگیری خودتوفدای خواسته های دیگران کنی خودت ازبین میری این وسط ،یابایدخرج کنی ودم نزنی
درسته گرونی هست وپول درآوردن برای مرداسخته ولی چه میشه کردبه همسرت بگوزندگی روسخت نگیره خداروشکرکه دارین خرج میکنین،قرض نمیگیرین

اووو من ک عمرن نمیگذرم ناخون پا و دستم ..دو ماه سه ماه یه بار مو مراسم باشه مژه نداشته باشیم باید برم ب همین امید زندم

درامدتون مگه چقدره در ماه

نمیشه خیلیییی گرونیه خدا نگذره ازشون دوماهه دارم برنامه میریزم برا دخترم ی تولد ساده بگیرم دو ملیون گذاشتم کنار توی این دوروزه پسرم مریض شده برم دکتر و دارو شد یه ملیون میوه و ابمیوه و اینا هم گرفتم قشنگ دو تومنه خرج شد ب شدت چیزی گرونه فقط خداکنه ادم مسیرش ب دکتر نخوره

سوال های مرتبط

مامان boys مامان boys ۵ سالگی
سلام مامانا بچه من دیروز دوماهه شد شیر خودمو میدم من هیچی نمیخورم از صبح فقط یه کم صبونه یه کم ناهار یه کم شام هرچیزی هم نمیخورم حبوبات و اینا هیچی بینش ۳تا خرما یه چایی، دو سه لقمه ارده شیره و همش عرق نعنا، حالا نمیدونم خدا خواهی یا بخاطر خرما و ارده شیره شیرم خوبه خداروشکر ولی خودم شدم پوست استخون سر اون یکی پسرمم همین بودم صورتم که پیر شده لاغر هر روز بدتر میشم جمعه ها میزم خونه مامانم همه بهم میگن چقدر لاغر شدی مخصوصا صورتم مامانم میگه بابا بخور ما اون موقع خونه مادرشوهر زندکی میکردیم هر غذایی درست میکردن می‌خوردیم مگه سوا چیزی واسه خودمون درست میکردیم بچه هامونم عادت میکردن شیرمونو میخوردن میگه بخور عادت میکنه ولی من وقتایی که بچم بیشتر میپیچه به خودش و همش گریه میکنم خودمو مقصر میدونم میگم یه کوچولو فلان چیزو خوردم اینجوری شد نمیخوام هم خودم هم پدر بچه اون روز در میاد واقعا پسر اولمم همینجور بودم شده بود بعد دو سال عین مرده متحرک و رفتم بعد دوسال و بیست روز تو صورتم ژل زدم ولی الان به شدت پسرم بدغذاست واقعا چی درسته طرز فکر من یا بقیه؟ شماها که شیر خودتون میدید واقعا چیکار میکنید ؟
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
واقعا دیگه نمی دونم‌چه رفتاری باید با دخترم داشته باشم‌که از اینکاراش دست برداره دقیقا شده ۱ سال و دوماه که درگیر نگفتن پی پیش هستم حالا مثلا یه بچه ای دوبار میگه ۵ بار نمیگه ولی دخترم به هیچ عنوان تاکید می کنم به هیچ عنوان نمیگه تجربشو نداشتم اصلا بیاد بگه من پی پی دارم
مشاور دکتر روانشناس دکتر مغز و اعصاب و دکترگوارش و رکتوم و دکتر تغذیه همه رو بردم ولی هیچ نتیجه ای نگرفتم جایزه و تشویق و تنبیه و کتک و ناز و نوازش و قربون صدقه همه کاری کردم‌
یه سری نشستم تو حمام اینقدر زار زدم گریه کردم اشک دنیا رو ریختم التماسش کردم گفتم مامان توروخدا جان من پی پی رو بگو من دیگه خسته شدم فقط خندید و با کمال پرورویی میگه دوست دارم
یه سری دکتر روانشناسش گفت اگه از اینکار لذت ببره دست برنمیداره و ممکنه تا سال ها دستت بند باشه یه چیزی بیت لذت و ترسه ماهلین هم‌لذت می بره هم‌ترس چند روز پیش ملین داده بودمش بردمش دستشویی حیش کنه نا خودآگاه پی پیش هم‌اومد اینقدر تشویقش کردم براش دست زد و جیغ و هورا که ببین ترس نداره اصلا و بعدش جایزه شکلات دادمش و بهش قول دادم هر سری پی پیشو بگه بهش شکلات و بعدش جایزه ی بزرگ تر میدم منو بگو باورم شد که اینبار میگه ولی زهی خیال باطل یک ساعت بعدش یه خروار تو شورتش پی پی کرد🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️با مای بی بی شورتی مدرسه می فرستم تا بعد از ظهرم تنشه ولی بعدش در میارم از بس خسته شدم بسکه شورت شستم بسکه تو گوشش خوندم اونجا از اینکارا تا الان نکرده خیلی گفتم اوتجا بکنی همه دعوات می کنحد بچه ها بهت می خندن بعد خداروشکر نکرده تا الان از این به بعدشم خدا بزرگه ولی خودم عاجز شدم واقعا دیگه نمی دونم چی درستا چی غلط😔