یعنی هورمون های بدنم تو پریودی ریخته بهم بدجور
من اینستامو یکساله پاک کردم
گوشی شوهرم برداشتم برم وسط اینستا گردی گوشیش زنگ خورد ازم گرفت
بعد گفتم بده گفت نه دیگه چخبرته بسه دیگه
منم ناراحت شدم
اومدم اتاق همینجور مثل دیوانه ها داره اشکام میاد
بعد اومد گفت چرا گریه می‌کنی دختر بیا این گوشی گفتم نمیخوام
هر چی گفت گفتم نه ...
بعد حالا رفته پفک گرفته میگه بیا از اینا که دوست داری
منم پرتش کردم تو سینش گفتم نه گوشیتو میخوام نه پفکتو برو از اتاق بیرون ... 🥴🥴🥴
حالا بازش کرده داره میخوره صدای قرچ قرچش داره میاد ...
🤔🤭🫣😬😬😬

۸ پاسخ

🤣🤣دختر تو چه نازنازییی

🤣🤣🤣🤣

منم پریودم شوهرم جرات نداره حرف بزنه 😂

حالا یه دورم برا پفکه گریه کن 🤣🤣🤣

خدا ببخشه کلی خندیدم😂

برو بخور عزیزم نوش

خب اونموقع که میگه بیا بخورنازمیکنی الان همه رو میخوره تموم میشه بیشترحرصت درمیاد 😂

توروحت دختر قرچ قرچش😂😂😂😂😂😂

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن

سوال های مرتبط

مامان پسرم عمرم❤️ مامان پسرم عمرم❤️ ۳ سالگی
سلام بچه ها پسرم ۱۸روزه بخاطر آبله مرغان گذاشتمش پیش باباش بخوابه چند اومد گفت مامان بیا پیش من بخواب لطفا منم گفتم مریض خوب شدم میام پیشت میخوابم الان امشب گفتم بیا پیشم بخواب گفت باشه دوباره بلند شد رفت پیش باباش چکار کنم بیاد پیشم دیشبم یکم اذیتم کرد بد عصبی شدم دعواش کردم باباش اومد بهش گفت بابا مامان دوست نداره ولش کن خیلی ناراحت شدم مامان بداخلاقه بد خودش هم عصبی میشه چیز بهش میگه گفتم خوبه منم درمورد تو بد بهش بگم
مشاهده ۳ پاسخ
مامان ابوالفضل مامان ابوالفضل ۴ سالگی
دلم گرفته حس میکنم بچم اصلا دوستم نداره،فقط به باباش وابسته هست هر کار میخواد کنه میگه بابا ،امشب گفت می‌خوام کنار بابا بخوابم گفتم منم پیشت بخوابم گفت نه ،گفتم دوست نداری کنارت باشم گفت نه
یا بهونه باباشو میگیره یا مامانمو اصلا انگار من مامانش نیستم
مشاهده ۸ پاسخ
مامان .... مامان .... ۳ سالگی
دخترمو بردم آزمایش
جوابشو گرفتم اونی که دورش خط زدم دکتر گفت عفونت روده داره ...
کسی تا حالا شنیده بود ...
من تا حالا نه دیدم نه شنیدم
سفیکسیم داد گفت ۱۲ ساعت ۵ سی سی بده ...
از غروب هر فکری میاد به ذهنم ...
مشاهده ۲ پاسخ
مامان سام مامان سام ۳ سالگی
پسرم رو یک ماه دارم میبرم مهدکودک از همون اولش همکاری کرد و مشکلی نداشت من میزاشتمش میومدم خونه حالا امروز بردم مهد گفت من نمیرم توهم با من بیا گفتم نمیشه گذاشتمش اومدم خونه خانوم اونجا زنگ زد گفت داره گریه میکنه رفتم آوردمش خونه حالا فردا چه جوری ببرمش ؟ اصلا مشکلی نداشت اوکی بود ولی الان میگه دیگه نمیرم
مشاهده ۶ پاسخ
مامان قند عسل مامان قند عسل ۴ سالگی
خانما خونه دوستم بود بعد از ظهر بعد دختر من هر چی ورمیداشت دختر گریه گریه دست نزن برا منه دختر منم گریه گریه یکم تحمل کردم دیدم نه نمیشه گفتم من میرم دخترم فقط زار میزد اونم زور می‌گفت دوستمم دماغشو کج کرد خب من اون لحظه چیکار کنم من دخترم بغلم نشسته فقط گریه می‌کنه خوش میگذره بهم؟
مشاهده ۳ پاسخ
مامان جانان مامان جانان ۴ سالگی
خانوما دکتر داروخانه گفتم میریم سفر شربت حالت تهوع میخوام گفتم برایی دخترم بعد گفت قرص ماشین بگیر منم گفتم هنوز ندادم بعد این شربت داد خوبه چیقد بدم اگه حالت تهوع بگیره
مشاهده ۶ پاسخ
مامان محمدحسین مامان محمدحسین ۴ سالگی
بعد توی اتاق عمل دکترم گفتم هیچکسو ندیدم گفت دخترم نگران نباش همه پشت در بودن شوهرت خیلی نگران بود گفته بچه نمیخوام خانوممو سالم می‌خوام گفتم پسرم نگران نباش هم خانومت هم پسرت رو سالم تحویلت میدم 🥹منم می‌خندیدم و خیلی روحیه گرفته بودم دکتر بی حسی آوردن روی سرم که آمپول بی حسی از کمر زد دراز کشیدم ولی وقتی دکتر تیغ رو زد من فهمیدم و گفتم حس دارم و دیگه هیچی نفهمیدم و بیهوش شدم بعد بهم گفتن چون استرس. داشتم و تب داشتم بی حسی اثر نکرده . من بیهوش شدم و با صدای گریه پسرم بیدار شدم و میگفتم این صدای گریه پسر منه میگفتن آره اسمش چیه و گذاشتن کنار صورتم و نشونم دادن و گذاشتن تو دستگاه و دکترم متخصص کودک آورده بود روی سر بچه همونجا چک کرد و بعد بردنش و صدای دکترم توی گوشمه هنوز که گفت دخترم بچهت ماشاالله بچه خوبیه فکر نمی‌کردم اینقدر بچه خوبی باشه .محمدحسین توی ۳۵ هفتگی با وزن۲.۵۰۰ بدنیا اومد
مشاهده ۴ پاسخ
مامان فندقچه مامان فندقچه ۴ سالگی
کاش بعضیا یاد بگیرن چیزی به بچه مردم ندن شاید طرف دوست نداشته باشه بچش از کسی چیزی بگیره بعد که میخوای از دست بچه بگیری گریه میکنه شما کسی به بچه شکلات ابمیوه چیزی بده میگیرین؟؟؟من دیروز جایی بودم خانمه از دور اومده بیا ابیموه بده به بچت بازور داد رفت حالا منم از دست بچه گرفتم اونقدر گریه کرد که بیرون رفتن زهرمارم کرد من طرف ن میشناسم ن چیزی از کجا بدونم چیزی توش ریخته نریخته اومدم جایی دیگه زنه بیسکوییت گاز زده بیا نصف کنم بده بچت منم با اعصبانیت گفتم نمیخوام‌دستاش کثیفه شما چی میگیرین از کسی چیزی؟؟
مشاهده ۶ پاسخ
مامان شاهان مامان شاهان ۴ سالگی
خیلی نگرانم،ازسینم شیرمیاد ،من پسرمو دو سال پیش از شیرگرفته بودم،الان رفتم سونو میگه تخمدونت ضعیفه بعد گف از سینت شیرمیاد گفتم نه گف حتی فشار بدی ،بازم گفتم نه،اومدم خونه فشارمیدم میبینم اگه فشاربدم از جفتش شیرزرد میاد
نوبت دکترمم اخرماهه،چرا من راهم همیشه به دکتربیمارستانه
مشاهده ۶ پاسخ
مامان پرنسس💚 مامان پرنسس💚 ۴ سالگی
ما اصلاً تو خونه کشک مصرف نمی کنیم، چون حقیقتاً خودم دوست ندارم😁
بعد امشب دخترم گفت کشک، گفتم مامان مگه تو میدونی کشک چیه؟ گفت آره سفیده. گفتم کشک رو کی به ما میده گفت گاو😱
بعد گفتم گاو دیگه چی به ما میده، گفت شیر، ماست، گوشت، تازه شیرخشک هم به نی‌نی‌ها میده😱 دخترم اصلا شیرخشک نخورده، شیر مادر خورده
هاج و واج موندم بچه این اطلاعات رو از کجا داره، من که بهش یاد نداده بودم.
مشاهده ۳ پاسخ
مامان وروجک و جوجه🤱 مامان وروجک و جوجه🤱 ۴ سالگی
بچم فردا وقت واکسن دوماهگیش هست بعد اون خانومی که تو بهداشت هست و واکسن میزنه نیست تا ۱۶....گقت ببر فلان شهر بزنه....منم زنگ زدم شهر مذکوری که گفت....بعد جواب دادن نه کی همچین حرفی زده هر کی تو شهره خودش ما نمیزنیم......حالا من موندم و بدون واکسن بچمممم.....یعنی مملکت گل و بلبل
مشاهده ۳ پاسخ
مامان هرمان مامان هرمان ۴ سالگی
با مامانم دعوام شد، آنقدر پسرم بهم وابستس پیش هیچکس نمیره حتی باباش دیشب بردمش یخوابونمش با هزار بدبختی خوابوندمش بعد که جا به حاش کردم بیدار شد یک سره دم مغز من داره بهم انتقاد می‌کنه منم دیگه کم آوردم گفتم کم دخالت کن و از این حرفا، حالا ناراحت شده بخدا خستم از دخالت اطرافیان، یه ذره به آدم حق نمی‌دن نمیگن اینم جر خورده دیگه
مشاهده ۷ پاسخ
مامان مارال مامان مارال ۴ سالگی
سلام خانوما سه ماهه اقدامم امروز رفتم دکتر قبل از اينکه معاینه کنه من گفتم چکاب کامل بنویسه گف سنو من گفتم سنو ماه قبل انجام دادم مشکلی‌ نداشتم من گفتم ازمایش بعد نوشت گف عفونت نداری من گفتم نمیدونم معاینه کرد گفت ک عفونت وزخم داری نمونه داد ببرم آزمایشگاه فردا جوابش میاد حالا نیاز هست ازمایش هورمونی بگیرم یان ؟؟هزینه ها خیلی سنگینه😮😮
مشاهده ۱ پاسخ
مامان م سهیل مامان م سهیل ۳ سالگی
امروز بدترین روز زندگیم بود حالم انقدر بده که نه چیزی میتونم بخورم نه میتونم بخوابم پا پسرم از خونه ی مادرم داشتم میومدم پسرم گریه کرد گفت سر سره گفتم باشه چندتا سر بخور بریم یه مادری بود بچش خیلی و. ح ش ی بود با اینکه از پسر من چند ماهی ک چک تر بود اینا داشتن بازی میکردن من به پسرم گفتم مامان اروم بازی کن حواست باشه بعد اون پسره اومد پسر منو چنگ انداخت مادرشم پیشش بود من زود پسرم رو کشیدم کنار گفتم مامان عیلی ندا ه اونم نی نیه برو بازی کن پسرم رفت دوباره اون اومد تو سر سره دستشو انداخت صورت پسرم بعد سرش داد زد پسرم دستشو زد اون ور گفت چرا چنگ میندازی مادرش فکر کرد پسر من اونو زد گفت اقا پسر چرا میزنی داد زد سر بچم یدونه زد یهش من بهش گفتم پسرم نزد بچت داشت چنگ مینداخت دستشد زد اونور بعدشم اینا دوتا بچن چند بار من بچه ی خودمو کشیدم اوردم اینور دوباره این بچه اومد پسر منو زد بعد پسرم بلند سرش داد زد گفت نکن مادر احمقش عوض اینکه بچش رو ببره کنار اومد پسر منو زد که چرا داد میزنی گفتم خانم محترم پسر شما زد پسر منم سرش داد زد مادره ی احمق برگشت فحش خیلی بدی بهم داد اونجا همه داشتن بهش میگفتن خانم چه خبره بچه شما داره اذیت میکنه تازه طلب کارم هستی منم چند تا بارش کردم بچم رو برداشتم اومدم نصف راه بودم دیدم یکی همچین زد تو گوشم که سرم سوت کشید برگشتم ببینم کیه یکیم زد تو گوشم نگو برادر زنه بوده ۱۲ یا ۱۳ سالش بود انقدر غافلگیر شدم زبونم بند اومد پسره فرار کرد
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان علی مامان علی ۳ سالگی
من بخاطر پرخوری عصبی دارم تپل میشم🤦🏻‍♀️
هی برا بچم غذا درست میکنم برا مهدش خوراکیای مختلف میذارم میبره دست نخورده همشو برمیگردونه خونه🫠
دوماهه داره میره مهد نه غذا میخوره اونجا، نه دسشویی میره، نه حرف میزنه باهاشون
امروزم کل شلوارش خیس شده بود 🥴 بازم یه عالمه دشویی داشت
بهش میگم دیگه نرو مهد اگه دوس نداری بری گریه میکنه ک دوس دارم برم خب پسر اگه دوس داری بری چرا اینجوری میکنی اونجا 😵‍💫
خیلی عصبانی شدم زیادی دعواش کردم🥺
از وقتی هم اوردمش خونه از عصبانیت هی دارم یچیزی میخورم 😤
مشاهده ۳ پاسخ