۵ پاسخ

همسر منم اون اوایل کمک نمی‌کرد چند باری بحثمون شد الان دیگه شبا که از سر کار میاد نگه میداره ولی نق میزنه اگه ظرف می شورم میاد با بچه کنار سینک وایمیسه اگه دارم غذا میخورم با بچه بالا سرمه همشم میگه زود باش تموم نشد؟مادرمم که باهامون زندگی می‌کنه متأسفانه همینطوره در ماه دوبار شیمی درمانی میشه چند روز طول می‌کشه تا بهتر بشه روزا که همسرم سرکاره هی نق میزنه که دخترت اذیت می‌کنه من پام درد میکنه کمرم درد میکنه یا میره دستشویی هیچی به من نمیگه یهو می بینم بچه جلو دستشوئیه خلاصه از دست دوتاشون خیلی حرص میخورم فقط خواهرم خیلی خوب بچه رو نگه میداره که ازم فاصله داره

وا مگه فقط،بچه توعه من هم همسرم کمکمه هم خاهرام
گاهی وقتا خسته باشم میدم خاهرم نگه میداره دوساعت میخابم

سلام عزیزم شرایط منم تقریبا همینه بخدا
دیوونه میشم تا غذایی درست میکنم وقتایی که شوهرم نیست دیگه هیچی درست نمیکنم تخم مرغ میخورم.. آخرین بار یادم نیست کی نظافت درست حسابی کردم به قول تو همه جا اثرانگشت رادمهره😥شوهرم از سر کار میاد خستست.. وقتاییم که خونست اکثرا حوصله نداره

عزیزم منم تنهام خیلی سخته تازه خواب بچمم سبکه با کوچکترین صدا بیداره

خب چرا کمک نمیکنه باباش؟
من میندازم رو شوهرم مگه فقط بچه منه مگه من ادم نیستم هم خونه تمیز کن غذا بپز بچه هم نگه دار 😑

سوال های مرتبط

مامان سبحان مامان سبحان ۱۵ ماهگی
دیشب خدا بهم رحم کرد🥲 دیروز بچم رو بردم بیرون اومدیم خونه بچم آروم بود یهو بچم خوابید تو خواب همش گریه میکرد همش با خودم میگفتم برم اسفند دود کنم برای بچم چیزیش نشه وقتی از خواب بیدارش شد همش گریه می‌کرد گریه بند نمیشد خواهر شوهرم اومد سرگرمش کرد آروم شد خواهر شوهر هم بهم گفت براش اسفند دود کن گفتم بهش غذا میدم بعد به بچم غذا دادم سپردمش دست باباش رفتم براش زغال بزارم تا اومد انگار یه چیزی خورده بود تو گلوش گیر کرده بود چ‌وضعی بود😑شوهرم که فکر میکرد نون خورده تو گلوش گیر کرده بهم میگفت بهش آب بده تا بره پایین 🤦🏻‍♀️ولی من اینکارو نکردم پشتش زدم تا یه یکم بالا اومدیکم خون هم اومد بردم بیرون زدم پیشتش تمام غذایی که خورد بود رو بالا آورد با کمی خون دیدم یه تکه پوست تخمه هم بیرون اومد😑😑گلوش رو بریده بود تا اومد بیرون 🥲🤦🏻‍♀️ از یه طرف هم مادرشوهر تا دید اومد شروع کرد به فوش دادن من عصبی بود 😅😐همش اسم‌مردن میورد 😑😒 بچت میمورد بچت فلان میشد
مامان جوجه مامان جوجه ۱۴ ماهگی
مامانا لطفاً راهنمایی کنید دارم روانی میشم
خواهرانه راهنمایی کنید ❤️
بچم از شش ماهگی که شروع کردم به غذا همش عق میزد نه بافت دار میخوره نه میکس مزه دار هم میکنم دوست ندارع تقریبا چهار. ماهه درگیرم هر روز دکتر میبرم بی فایدس از چندتا دکتر هم پرسیدم ولی نظری ندارن
سر گرمش میکنم باز نمیخوره کم کم میدم باز بی فایدس
هر راهی بگین رفتم حتی بردم دکتر که دهنش رو ماساژ دادن باز بی فایدس
البته رفلاکس داره ولی خیلی کم ،ولی میبینم کسایی هم که رفلاکس داره غذا می‌خورن ولی کم می‌خورن ،بچه من همون کم رو هم نمیخوره

ولی یه چیز دیگه که هست اینه که من از همون اول تا الان بچم رو بیرون نبردم که جایی رو ببینه وسواس دارم روش از خانوادم هم دورم نه جایی میرم نه کسی میاد کلا خونه هست برا اینکه مریض هم نشه بیرون و جای شلوغ نمی‌برم حتی پارک وقتی هم کار دارم میریم بیرون همش تو ماشینه

ممکنه بخاطر این باشه که بیرون نمیره و کسی رو نبینه
ممکنه اگه بیرون ببرمش پارک و اینا...رو روحیه اش تاثیر بزارع و غذاش رو بخوره ؟؟
💔🤦🏻‍♀️😞