۲۱ پاسخ

خیلی خوشحالم که دخترم از اول پستونک نگرفت یه پروسه ترک کمتر 😐

۱۹ماهگی گرفتم

من ۱۵ ماهگی گرفتم
یه روز صبح ک بیدار شدیم رو تشک نشسته بود من یهو از دهنش کشیدم انداختم پشت مبل گفتم هاپو خورد
دیگ تا چند رو زهی یادش میومد میگف هاپو خو نچ نچ
دلمون میسوخت ک دوباره بدیمش ولی خب تحمل کردیم و بچه هم کم کم یادش رفت

من از پستونک دوسه ماهی گرفتمش
سرشو بریدم دیگه نخورد

سلام خیلی خوشحال شدم هم اسم دختر من هست

ماهان تا۶ماهگی پستونک نگرفت بعدش یهوگرفت تا ۱۸ماهگی دادم بعدش یهوگرفتم ماهان فقط میجوییروگازمیگرفت هرروز یه دونه سوراخ میکردبایدجدیدمیخریدم حتی توخواب هم یه دستش بهش بودوگاز میگرفت یه بارخواستم بگیرم نشدتاصبح نخوابیدوگریه کردشوهرم گفت بده بهش دیوونه شد بعدش فقط توخواب میدادم اما این آخریا میگفت توروزهم بده بیشتروابسته شده بودیه روزصبح رفتیم شهرستان یادم رفت ببرم دیگه ندادم تا۳شب خیلی اذیتم کردهمش تاصبح روپام بودتوروز نق میزدجیغ میزدبهونه میگرفت کلا حدود ۲هفته طول کشیدتا فراموش کنه چندشب پیش مهمون اومدبچه هاش پستونک دارن یواشکی برمیداشت میرفت پشت دراتاق که بذاره دهنش😄😄ازش میگرفتم جیغ میزد

دخترم ۱۸ماهگیش ترکش دادم خیلی سخت بود خیلی یادم میافته حالم بد میشه
انشاالله واسه دخترتون آسون باشه
دختر بزرگمو راحت گرفتم

سختیش چند شب هست یادش میره

خیلی داشت وابسته می‌شد یک سال و دوماهگی گرفتم

من یک سال و یک ماهش که بود از پستونک گرفتم
پستونک هم یکم قیچی کردم از وسط

من تا۶ماهگی بهش دادم بعدش ندادم

هرچی سنش بالاتر بره وابستگش بیشتر میشه من هفده ماهگی گرفتم فوق العاده وابسته بود همش دهنش بود صبح و ظهر. و شب اصلا باورم نمشد ب این راحتی ترک کنه با اینکه خواهر کوچکتر هم داشت اونم می‌خورد میگفتم هوایی میشه ولی خداییش خوب ترک کرد سه روز اول روزا قایم کردم و سرگرمش مکردم و سیر نگهش مداشتم شبا وقتی میخواست بخوابه سه شب بهش دادم وقتی خواب میرفت دهنش در میوردم و قایم مکردم بهشم تلخک زدم و گفتم اق شده چون تلخ بود دیگه دوس نداشت بخوره خودش و بعدشم بردمش پارک و بستم ب بادکنک و فرستاد تو آسمون بعد میگفت پستونک رفته بالا دیگه سه چهار روز یکم بهونه و گرفت و راحت بود

من پسرم از اول تو خواب فقط میخورد
یه شب خودس نخورد منم دبگه بهش ندادم فراموش کرد
خیلی راحت ترک کرد

مامان علی چطوری به منم بگو

و منی ک همدرد شمام با دوتا بچه پستونکی ک بشدت وابسته هستن شب و روز مک میزنم

پسر من فقط ۶ ماه‌گرفت بعدش دیگه تف کرد خودش الان پروسه ترک شیریم

ازالان کمترش کن کم کم ترک بده دخترمن تقریبادوماه میشه دیگه نمیخوره

من هجده ماهگی گم کرد دیگه نخریدم ترک کرد اینقد راحت شد

ولی خیلی خوابش بهتر شد بعد گرفتن پستونک تا ۶ صبح یکسره می‌خوابه اصلا بیدار نمیشه دیگه

من ۱۵ ماهگی به تدریج گرفتم
نوکشو کم کم قیچی کردم طی دو هفته
دیگه آخراش جوری شد که نمیتونس تو دهانش نگه داره خودش پرت کرد اونور دیگه ، شبا تو خواب هم فقط یک شب سخت بود بیدار میشد بغلش میکردم یا میزاشتم رو‌پا تکونش میدادم میخوابید، ولی زودتر بگیر چون هرچی بزرگتر بشن بیشتر حالیشونه و میفهمن

من ۱۵ ماهگی گرفتم ازش
تو خواب فقط میخورد بعد دیدم طی روز هم میره برمیداره و وابسته ش شده
تو دو روز ترک دادم

سوال های مرتبط

مامان شاهرخ مامان شاهرخ ۲ سالگی
شاهرخ و دقیقا دو هفته ای هست که از پستونک گرفتم این وسط اتفاقی که افتاد به سینه من وابسته تر شد و هی گاه و بی گاه شیر میخواست اوایل با سینه میخوابوندم و تا نیم ساعت پیشش دراز کش بودم چون میخواست مثل پستونک تو دهنش باشه اما یواش یواش کشیدم بیرون و ب گریه هاش اهمیت ندادم الان تقریبا درس شده ینی اگه از دهنش بکشی تو خواب گریه نمیکنه و میخوابه اما همچنان گاهی از ۷واب بیدار میشه و دهنش و نشون میده ینی اینکه پستونک و بده منم همون لحظه پستونک خراب و میارم میدم بهش میبینه خرابه میندازه زمین دوباره میخوابه در کل خیلی دلتنگ روزایی میشم ک پستونک می‌خورد چون حال و هوای خاصی داشت میدادی بهش آروم نیشد میرفت ی گوشه بازی می‌کرد ولی بد از پستونک یک هفته کاملا عصبی بود الان بهتر شده ینی عادت کرده انگار ب این قضیه از اون شدتش کم شده . قبلا تو ماشین میتونستم با پستونک آرومش کنم یا کنترلش کنم اما الان باید ترفند های دیگه ای ب کار ببرم خلاصه ک گرفتم ولی نمیدونم چرا خودم بیشتر از بچم دلتنگ موقع هایی هستم ک پستونک میخورد🥲
مامان ماهلین مامان ماهلین ۲ سالگی