۲ پاسخ

به نظرم اگه بهانه میگیره بهش بده گناه داره مریضی خودش بچه رو بهانه گیر و کم طاقت میکنه دیگه بهانه دستش نده که بیشتر نق بزنه و اذیت بشه

من همین کاروکردم اما مریض شده بهامه میگیره دادم بهش. بیخیالش شدم گفتم بزرگتر بشه بفهمه خودش دلش نخاد بخوره.

سوال های مرتبط

مامان کنجد مامان کنجد ۱ سالگی
💫💫تجربه ترک پستونک به روش تدریجی💫💫
دختر من به شدت وابسته به پستونک بود
تمام روز دوست داشت بخوره و بدون اون محال بود بخوابه
اوایل تصمیم داشتم تا دو سالگی بدم بهش ولی یه روز بیرون یه خانم مغازه داری بود دید پستونک دهن لناست بهم گفت پسر من ۱۴ سالشه هنوز پستونک میخوره🫣
برگام در حال ریختن بود که گفت اون یکی پسرم ۱۹ سالشه اخرشبا شیشه شیر میخوره🤯
خلاصه اینجانب خیلی در فکر فرو رفتم و تصمیم گرفتم تا وابستگی لنا بیشتر از این نشده کمکم قطعش کنم
دوست نداشتم ولی اذیت بشه این شد که روش تدریجی رو انتخاب کردم
اینجوری بود که باید یه هفته فقط موقع خواب ظهر و‌شب بخوره یه هفته فقط خواب ظهر و هفته بعدش فقط خواب شب و تمام
ولی واسه ما خورد به مریضی و مهمونی و اینا هرمرحله اش دو هفته طول کشید ولی خیلی اروم و بدون اذیت و خوب بود
جوری که اخراش دیگه لنا خودش بدون پستونک خوابید و اسمشو نیاورد
ما هر روز صبح پستونک رو میذاشتیم توی جعبه باهاش خداحافظی میکردیم تا شب
در طول روز هم حسابی سرگرمش میکردم و از قبل ذهنش رو با داستان و شعرهای ترک پستونک اشنا کرده بودم
خلاصه خداحافظی ما با پستونک خیلی اروم اروم و خوب پیش رفت و واقعا دنیای بی پستونک خیلی خوبه😄حتی شبا هم دیگه کمتر بیدار میشه چون نیاز به خوردن پستونک نداره و خوابشم حس میکنم بهتر و بیشتر شده خداروشکر

اینم از تجربه ما واسه دوستای گلی که گفته بودن بنویسم❤️
مامان شاهرخ مامان شاهرخ ۱ سالگی
شاهرخ و دقیقا دو هفته ای هست که از پستونک گرفتم این وسط اتفاقی که افتاد به سینه من وابسته تر شد و هی گاه و بی گاه شیر میخواست اوایل با سینه میخوابوندم و تا نیم ساعت پیشش دراز کش بودم چون میخواست مثل پستونک تو دهنش باشه اما یواش یواش کشیدم بیرون و ب گریه هاش اهمیت ندادم الان تقریبا درس شده ینی اگه از دهنش بکشی تو خواب گریه نمیکنه و میخوابه اما همچنان گاهی از ۷واب بیدار میشه و دهنش و نشون میده ینی اینکه پستونک و بده منم همون لحظه پستونک خراب و میارم میدم بهش میبینه خرابه میندازه زمین دوباره میخوابه در کل خیلی دلتنگ روزایی میشم ک پستونک می‌خورد چون حال و هوای خاصی داشت میدادی بهش آروم نیشد میرفت ی گوشه بازی می‌کرد ولی بد از پستونک یک هفته کاملا عصبی بود الان بهتر شده ینی عادت کرده انگار ب این قضیه از اون شدتش کم شده . قبلا تو ماشین میتونستم با پستونک آرومش کنم یا کنترلش کنم اما الان باید ترفند های دیگه ای ب کار ببرم خلاصه ک گرفتم ولی نمیدونم چرا خودم بیشتر از بچم دلتنگ موقع هایی هستم ک پستونک میخورد🥲