ای خدا این چه بدبختی بود من گرفتارش شدم😭نمیدونم ترس چیه ترس از زایمانه یا افسردگی بارداری که میترسم از خوابیدن میخوابم با خفگی میپرم و دلشوره و اضطراب میگیرتم تنگی نفس و فکرای بد داره خفم میکنه هرچیو بگید امتحان کردم😭دکتر بهم قرص ارامبخش داده وقتی میخورم یکم بهترم😭دلم میخواد پسرم زودتر دنیا میومد ولی از طرفی ام برای بچم خطر داره هنوز۲۰ روز مونده کوچیکه ریه اش کامل نیست خدایی نکرده میره دستگاه😭دارم عین دیوونه ها میشم هیچی بهم اثر نداره دلم میخواد بمیرم،دلم خونمو میخواد چندروزه خونه بابام اینام ولی انگار تنهایی میترسم خونه بمونم😭یا حسین خودت دادیش خودت مواظبش بودی تا الان چرا حالمو خوب نمیکنی😭 از دلشوره و اضطراب و حالات دو قطبی دلم میخواد یکاری بکنم دردم بگیره زودتر زایمان کنم اونم زایمان غیر منتظره بدون اینکه خبر داشته باشم عقلانیش هم میدونم برای بچم خطر داره😭ای خدا دلم میخواد بمیرم این چه دردی بود هفته پیش این موقع خوب خوب بودم شد یک هفته ک حالم بده

من الان كه دارم تايپ كنم احساس خفگي تپش قلب و تنگي نفس دارم شبا هم از خواب ميپرم
اب خيلي بخور اينجور وقتا يكم اب خونك بخور

من حتی شب قبلش مهمونی داشت مامانم اش درست کرده بود رفته بودم کمکش .تو تمام بارداری هم کارای مامانمو میکردم هم کارای خونه خودم

من روز قبل عملم شبش ساعت ۲ با تنگی نفس وحس خفگی بیدار شدم در لحظه احساس کردم مردم