چقدر این روزای آخر عجیب و غریبه… از یه طرف دلم میخواد زودتر زایمان کنم، دلم میخواد هرچی زودتر ببینمش، ببوسمش…بغلش کنم… یه عالمه بوش کنم… از طرف دیگه یاد سختیای نوزاد و بچه کوچیک میوفتم مغزم درد میگیره… چه حکمتی داره نمیدونم…

🤦🥺هم دردیم

منم همین حسو دارم

منم همینم

منم تا پونزده روز قبل همین حسو داشتم…
اما همین که ببینیش دیگه دلت نمیخاد حتی یه‌ ثانیه تنهاش بزاری…
خیلی لذت بخشه..
یه هدیه از طرف خدا میاد تو‌زندگیت که رنگ و‌بپی زندگیتو عوض میکنه..
سختی داره ولی قشنگترین سختی تو‌دنیا ب نظرم مراقبت از نوزاد خودته🥹🥹خیلی لذت بخشه

من فقط میخوام زایمان کنم ۱۳ روز دیگه دارم انشالله که اینم به خوبی و خوشی بگذره🥹
انشالله که شمام زایمان راحتی داشته باشی گلم 😘

به نظر من نگه داشتنش راحتتر از داخل شکم بودنه ،فقط کافیه راهشو پیدا کنی ،

حس شیرینی اما سخته تا داخل شکمه کمتر نگرانی از بدو تولد نگرانی ۱۰ برابر میشه مادر بودن واقعا سخته خدا قوت ب همه ی مادران ❤️🥰

هعییی همه اینا میگذره من خودم الان نمیدونم کی زایمان کردم کی ۲۰روز شد
ولی سخته اما شیرین