ی بار خونه مادرشوهرت و دوبارم خونه مادرت خوبه ک س روز در هفته میری مهمونی خانومایی ک مثل من توی شهر غریب هستن چی بگیم
دیگه اون زمون گذشته که هرروز بری خونه خواهر،برادر ،یا خواهر برادرهای شوهر ....الان نهایتا مراسمی ،دور همی بری خونشون یا بیان خونه شما ...ولله من که مادر شوهرم پیره ...همش خونه دخترهاشه....خونه مامان هم نهایتا هفته ای یه بار میرم ...ولی هرروز پسر بزرگم ،با پسر کوچیکم برمیدارم ..میریم یه دوری میزنیم ....اگه شوهرمم باشه 4تایی میریم ..آخه شوهرمم راننده تریلی هستش...توکلت به خداباشه
عزیزم کارگاه مادر و کودک ثبت نام کن برو با بچت هفته ای یکی دوبار که بچت با همسن های خودش بازی کنه بیشتر ببرش بیرون و پارک تا یکم بزرگتر شه وکلاس های اموزشی ببریش همه تقریبا همیننمنتها باید خودت خودتو نجات بدی
منم🥲🥲
دوست هم دارم
ولی اونا نمیان خونم منم نمیرم
خیلی ناراحت بچمم
فقط میرم خونه مامانم و مادر شوهرم
من میترسم دخترم تو اینده تنها باشه. از طرفی هم واقعا نمیشه بچه آورد
دقیقا منم همینم، پنجشنبه غروب میرم خونه مادرشوهرم، جمعه ناهار خونه مامانم و بعدش میام خونه تا هفته بعد😐
مثل منی منم خواهر ندارم
هفته ای ۳ بار خونه مادر و مادرشوهر خوبه دیگه ، هرروز هفته که نمیشه رفت خونه دیگران اونوقت کارای خونت چی میشه کی میخوای خونه خودت باشی خواهر ، ظهرا هم که هوا گرمه دخترتو ببر بیرون ، به نظر من این احساس افسردگی از بیرون نرفتن نیست ، من هفته ای ۱ بار ۴ شنبه ها با دختر خاله هام و دختر داییم میریم بیرون ، جمعه ها هم با همسرم یا با خانواده میریم بیرون ، از شنبه تا ۵ شنبه تو خونه ایم با دخترم ، حالا گاهی شوهرم شبا از سرکار زود بیاد بریم تو ماشین بگردیم اونم در هفته شاید ۱ بار پیش بیاد شایدم پیش نیاد ، اینجوری نیست هرروز بیرون باشم ، تو ببین علتش چیه چیه که تو ناراحت و دلگیر کرده
پس بزار از خودم بگم برات شاید دردت کم تر بشه و بگی وضعم یکمی بهتره .من نه مادرشوهر دارم ونه پدرشوهر که خونشونم برم فوت شدن خواهر شوهم هم ندارم که برم خونشون خانوادم ازم دورن اونم نمیتونم برم خونشون شوهرم صبح میره سرکار شب میاد من بابچم تنهام نهایت بیرون رفتن من وبچم تو حیاط خونست همین .چند ساعت پیش به شوهرم میگفتم بریم خونه کسی میگه مگه ماکسی داریم که خونش بریم ای کاش داشتیم .حالا اینا به کنار قبلا میتونستیم وقتی دلمون گرفت میریم دور دور باماشین شاید دلمون وا شه اما حالا اینم نمیتونیم بچم بعداز یکسال بد ماشین شده تاسوار ماشین میشه حالش بد میشه وبالا میاره واذیت میشیم ..یعنی دقیقا تو خونه زندانی شدیم .
من چی بگم که مادر شوهر ندارم
مادر خودمم ماهی یه بار شاید برم با اینکه خیلی نزدیکیم
شوهرمم صبح تا شب سرکار
شبم میاد مستقیم میره اتاق خواب میخوابه
من که انقدر افسرده شدم حتی همون نیم ساعت هم حوصله ندارم پامو از خونه بیرون بزارم
فقط بیچاره دخترم این وسط
دقیقا من هم همین طور تازه من فقط یه روز شایدم دوروز برم خونه مامانم همین کل هفته با دخترم تنهام تو خونه شوهرمم دیر میاد از سرکار دلم برا دخترم میسوزه
خوب اینایی که گفتی شرایط ما هم هست
ولی دلیل افسردگی نیست
دیگه دوره اینکه خیلی دوست داشته باسه و کلی با فامیل رفت امد کنه گذشته
برای خودت یه سرگرمی پیدا کن که حس تلف شدن وقت و بیهودگی بره
اگخواهرداشتی تنهاییت عذاب اور تر بود
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.