سلام کیا بیدارن من امشب حالم خیلی بده پسرم خیلی گریه میکرد خیلی خسته بودم دوتا محکم از باسنش زدم بچم انقد گریه کرد تو خواب داره هق هق میکنه.اولین باره این اتفاق میوفته.چندشبه خونه مامانمم هرچی کار زشته مامانم از سر دوستداشتن یاد این بچه میده هی بغلشکرده راه برده خوابونده اینم دگروپا نمیخوابید هی جیغ میزد.تازه پسر من بچه ای بودک خودش ی پتو میدادم بهش میخوابید ن بغل ن پا ب هیچی عادت نداشت.میگم بهش دوستی خاله خرسه اس کارات ناراحت میشه

مامان آیکان عوارض برنج چی بود تو پست های قبلی گفته بودین؟ رفلاکس شدید میکرد؟

منم کرذم اماااااا خاک تو سرم الهی بهمیرم دستم بشکنه الهییییییییی خبر مزگم. هزار تا نفرین هم ب خودم بکنم دلم اروم نمیشه یاد اشکال بچم می افتم واقعا تحت فشار بدی هستم الانم حالم بده بزوز سر پام و ...

میدونم که خیلی عصبی شدی ولی به خودت قول بده دیگه اینکارو نکن،اونا جز ما هیچکسو ندارن🥲حتی تو گریه و اوج ناامیدی به سمت بغل ما میان مقصر که بچه نیست برو اونی که مقصره رو بزن

من امشب جا ندارم بخوابم

خیلی اذیت شدم سر بوه.ولی هیچ‌وقت این کارو نکردم

اونم تقصیر نداره ،میخواد مثلا محیت کنه ،ولی نزن بچه رو ،تو ذهن ناخود اگاهش میمونن هر چقدم کوچیک باشه

واای چه جوری دلتون میاد اخه

منم متاسفانه یکی دوبار اینکارو کردم ...