۲ پاسخ

روزی روزگاری یه ماهی کوچولوی شیطون بود که داشت بالای اب براخودش بازی میکردیهویه پرنده به اسم پلیکان اون ودید وباخودش گفت برم شکارش کنم تا فرارنکرده ،رفت ویهواون ماهی کوچولوروبامنقارش گرفت که یه نهنگ اون ودید وپشت سرش رفت بهش حمله کرد وشکارش کرد

عکس دوم

تصویر

سوال های مرتبط