۸ پاسخ

آره واقعا این کار خیلی بده و روی اعصابه،آدم میمونه از اینکه طرف خودش بچه نداره که سلامتیش براش مهم باشه،آخه تعدادشون هم زیاده که این فرهنگو ندارن،انقد برای من پیش اومده،هر چقد هم خودمو عقب کشیدم یا توی بغلم جمع و جور کردم بازم طرف ول کن نیست و بالاخره به دست یا صورتش دست میزنه،یه بار که یه زنه با یه سر و وضعی گفت چقد ناز و خوشتیپِ بعد گوشیشو درآورد از پسرم عکس و فیلم بگیره،منم بغلش کردم گفتم نمیشه،هم خودم نمیخوام هم باباش اجازه نمیده هر کسی از پسرم عکس و فیلم بگیره،بعد بهش برخورد،گفت مگه چی میشه حالا.

منم چند بار اتفاق افتاده لپشو کشیدن یا ی دختره ی باربیرون بودم ازپشت سربچه روبوس کرد ی چشم غره گرفتم ول نمیداد وای چ نازه و..منم خیلی حرص میخورم 😠اطرافیان ک دیگه نگم😒

برا منم پیش اومده خیلی بدم اومد

من بچم ۱۵ روز بود بردنش زیارت خانمه صاف اومد پیشونیش بوسید😐😂

من یبار رفتم سیسمونی فروشی پسرم دست شوهرم صندوق دار بهش گفته بود بده بغلم اونم داده بود من همون لحظه دادن بچه رو دیدم رفتم گفتم خانم لطفا بچه رو بدین من باید برم لباس تنش کنم ازش گرفتم جوری ک فهمید . یبارم ی خانم اومپ ب صورتش دست بزنه رفتم عقبتر گفتم خانم پوست نوزاد حساسه شمام معلوم نیست دستتون تمیز باشه لطفا دست نزنین. کلا سر کارن شوخی ندارم تند برخورد میکنم بدشم بیاد ب درک

دخترم سه ماهه بود رفته بودم بیرون ی خانمی که زائر بود گفت میشه دخترتو بوس کنم گفت نه نمیشه
گفت بدرک😐
همینقدر بی ادب

خیلی خدایی کارشون زشته نفهمن منم جایی میرم میگن بده بغلش کنم بچه من خیلی میترسه من نمیدمش میگم گریه میکنه

اینکه خوبه یه بار رفتم برای پسرم لباس بخرم فروشنده خانم بود از تو کالسکه برداشت بچه رو بغل کرد 😕😑😑😑😑😑

سوال های مرتبط

مامان آقا پسر🩵 مامان آقا پسر🩵 ۸ ماهگی
یهو یاد ی سم افتادمم!!

دو هفته پیش خیلی حالم بد بود آنفولانزا گرفته بودم
کسی نبود بچه رو نگه داره خودمم مرخصی بودم، در نتیجه بچه رو گذاشتم کریر و رفتیم درمانگاه
بعد که دکتر نسخه داد، یادم رفته بود باید برم داروخونه اول
مستقیم رفتم تزریقات
اما اینقد کریر بچه سنگین بود و حال خودم بد، که به پرستاره اونجا گفتم بی زحمت بچه بمونه اینجا من برم داروهارو بگیرم و بیام
حالا از هول خودم همش میدوئیدم و عجله داشتم از ترس اینکه بچه بیدار شه آخه خواب بود ..
بعد داروهارو که گرفتم بدو بدو رفتم تزریقات
حالا فک کن کلا ۱۰ دقیقه شاید طول کشید
تا رفتم داخل خانمه بهم گفت واای کجا بودی ما فکر کردیم بچه رو گذاشتی و رفتی🫤👩🏻‍🦯
چون ماسک زده بودم چون مریض بودم اینا فک کردم خواستم قیافه ام معلوم نشه، بعد رفتم😢👩🏻‍🦯
با یه اعمال شاقه خلاصه سرم زدم
سرم تو دستم با اون یکی دستم کریر بچه رو روی زمین تکون میدادم که بیدار نشه🥲 هی میگفت مگه کسیو نداری بیاد بچه ات رو نگه داره با بچه چرا آخه اومدی درمانگاه گناه داره و این حرفا
حالا من:👩🏻‍🦯👩🏻‍🦯