۱۲ پاسخ

اره خسته کننده هست ولی طاقت بیار بغلش کن بهش آرامش بده که بعدا بزرگتر شد پشیمون نشی مثل من .من الان فکرشو میکنم میگم چرا من کار خونه و غذا و شستن لباس برام اولویت داشت نسبت به دخترم که وقتی گریه میکرد بجای اینکه ارامش بهش بدم عصبی میشدم و این انرژی منفی رو به اونم منتقل میکردم.منکه شوهرم اعتراضی نداشت به انجام ندادن کار خونه چرا من به خودم استراحت نمیدادم و به بچم بیشتر نمیرسیدم 😔نفخ و کولیک هم باعث این رفتار بچه ها میشه .پس بغلش کن براش تاب ریلکسی و پایه تاب بخر هرجا میشینی بذار پیشت بچه تو بذار توش یه بند ببند که بتونی بند رو بکشی و تاب رو تکون بدی اون توی تاب مطمین باش آرامش میگیره .دختر من با این تاب نجاتم داد چون آرامش میداد بهش .

اگه کالسکه داری و هنوز نبردی بیرون تو خونه استفاده کن عالیه . من پسرمو میزاشتم تو کالسکه تو خونه میچرخوندم خوشش میومد البته یه مدت بعد میخواست آخرشم بغلش کنم ولی بهتر از این بود که یسره بغلم باشه
خلاصه که من خیلی از کالسکه اش استفاده کردم تو خونه هنوزم قسمت نشده ببرمش بیرون چون هنوز تو خونه به کارم میاد

اتفاقا الان یه فیلم از زمانی که کوچیکتر بود (فکر کنم سه ماهگی) به شوهرم گفتم نگاه کن آدم‌ اصلا سختی اون‌ زمان رو فراموش میکنه و وقتی نگاه به فیلم میکنی فقط شیرینی اون لحظه رو‌ حس میکنی و دلتنگ میشی برا اون زمانش

عزیزم بچه تو‌ هر سنی یه جوره یعنی ظرف یه روز چنان تغییری میکنه که میگی انگار طبیعی نیست نسبت به قبلش در صورتی که اقتضای سنشه و کاملا طبیعیه. بیشتر وقت بزار براش و هر موقع خوابید کنارش بخواب که خستگیت دربیاد هر موقع شوهرت خونه بود کارای خونه رو انجام بده مثل غذا درست کردن. من که همیشه برا دو روزمون غذا درست میکنم ، یسری کارای خونه رو هم بسپر به شوهرت یادش بده پوشک کنه و یسری کارای بچه رو انجام بده همه چی رو ننداز سر خودت که انقدر اذیت بشی. منم تا چهار پنج ماهگی پسرم همه چی با خودم بود له شدم ولی کم کم شوهرم یسری کارا انجام میداد البته کم ولی همونم خوبه

پسرمن دقیقا مثل بچه ی تو .... رو زمین نمیمونه اکرم بمونه فوقش چنددقیقه همش غرمیزنه بیاید منو بغل کنید وبچرخونید

تو این سن پسر منم همین بود.هنوزم هست حتی بیشترم توجه میخواد ازم.میگه بشین یه چیزی بگیر دستت برام تا بازی کنم کافیه همزمان یکم گوشیمو نگاه کنم سریع نق میزنه.

بچه منم این بود گهواره گرفتم آروم سد دیگه بغل نمیخپابه

عزیزم طبیعیه بغلیو این چیزام نیست بچه تازه چشماش بازشده کنجکاوه ک بگرده ببینه
هربچه ای خوابش ی جوره اگر گریه نمیکنه و مشکلش فقط تابیدنه کنجکاوه همین
ی فرد نابینارو تصورکن چشماش بازشده دوس داره از همه چی سردربیاره

بچه منم همینجوره ظهر مه بیدار شده ی ساعنه خابیده

عزیزم مطمئن باش به بغلت احتیاج داره به ارامشت نیاز داره

بچه من ۴۰ روزشه و همینطوره
از ۶ بیداره تا الان که خوابیدع
وقتی هم زیر سینم خوابش میبره مبخوابونمش رو گهوارش بیدار میشه و میگه بغلم کنید

خب عزیزم بغلیش کردین وگرنه دختر من یا خوابه یا اگ بیدار باشه رو زمین هست نگاهدمیکنه باهاش بازی می‌کنم رو همون زمین دیگ خسته بشه خودش می‌خوابه

سوال های مرتبط