تا الان به شوهرم میگفتم دوتا بچه زود به زود میخام اگه خدا بخاد. چون به سختی باردار شدم بعد چند سال. ولی انگار روز به روز سختر میگذره امشب به شوهرم میگم همین یکی بسه من دگه بچه نمیخام. سخته بهم میگه حداقل ۴ تا بیار 😂

آفرین من خودم اینقد درد میکشم سختی دارم ولی دوباره بزرگ میشن دلم بچه میخواد.

چند سالته عزیزم؟

من عمرا دیگه بیارم همین یکی بسمه من اصلا بچه دوس ندارم

خانوما من تا قبل ۳۰هفته حالم خوب بود همین ک وارد ۳۰ هفته شدم کمردردواژنم تیرمیکشه حال ندارم حس خفگی میکنم چرا یهو اینجوری شدم؟

۳۰ هفته به بعد اینجوریه پر از درد

من تا عید همین امسال میگفتم عمرا دومی رو بیارم، اما حساب کتاب کردم دیدم سنم داره میره بالا، پسرمم ۴ سالشه خواهر برادر نداشتن هم بد، دیگه خودم اوکی شدم

من همین یه دونه رو دارم، هنوز به دنیا نیومده استرس آینده شو دارم، تا مطمئن نشم از پس بعدی برمیام هیچوقت یه همچین کاری نمیکنم.

چندسالت

یمدت بگذره یادت میره از منی کع سر بچه اول انقدر گریه که دیگه بچه نمیارم بخیام پدرشمو دراورده بود بشنو سومی باردارم🤣🤣🤣

حالا ما همیشه می‌گفتیم زود میاریم خودمم میگم جلوگیری نکنم زیاد زود بیارم از بس زجر کشیدم اما چون حاملگی سختی دارم و تهوع ولم نمیکنه هنوز خیلی اذیت میشم شوهرم میگه بزاریم دو سه سال دیگه😂

بعد دوسال هوس میکنین همه دردا بعد دوماه یادتون میره

شوهر منم اینجوری میگی منم الان دارم باسختی دوران بارداری رومیگذرونم

شوهر منم از خداشه من هی بیارم
این یکی دنیا نیمده برای بعدی نقشه میریزه

به دنیاش ک بیاری سختیش یادت میره دوباره هوس میکنی😅