۶ پاسخ

اصلا توجه نکن

از روکنجکاویه نباید واکنش نشون بدی مثلا وقتی اونکارو میکنه بگو بیا باهم ت پ بازی کنم یا آجر بازی حواسشو پرت کن

من نمیدونم کارم درسته یا نه ولی اگ دخترم اینکارو کنه میگم وای هوا سرده الان سرما میخوره به پامون مریض میشیم یوقت شربت خوب نکنه باید چن تا امپول بزنیم
باید حتما شلوار بپوشیم

بی توجهی
اوکی میشه

دختر منم جدیدا یاد گرفته کا لباسشو در میاره من میگم نکن بدتر میکنه
انگار ذوق داره که بلده لباس دربیاره
شما هم براش شورت بپوش

پسر منم همینه🥲🥲

سوال های مرتبط

مامان 🤍Alisan joon🩵 مامان 🤍Alisan joon🩵 ۳ سالگی
مامانا بچه های گل شمام حرفهای قلمبه سلمبه می زنن!؟
امروز بچه جون ما برداشته میگه : من از محمد حسین انتظار ندارم تو کوچه جیش کنه!! انگشت اشاره شو برده بالا میگه فقققططط باید بره دستشویی بهداشتی و تمیز جیش کنه! 😄 منو باباش رو میگی مونده بودیم از نطق ایشون بخندیم یا ذوق زده بشیم 😃
پ.ن : یه پسر همسایه ۳/۵ ساله داریم متأسفانه والدینش بهش آموزش درست ندادند ، تو کوچه شلوارشو می کشه پایین و تو جوب گاها دیدم جیش می‌کنه وقتی دیدم به علیسان توضیح دادم که این کار اشتباهیه و هیچ کسی نباید شخصی رو ببینه ، و فقط دستشویی جای جیش کردن هست و مرحله اول به مادر بچه گفتم به پسرتون بگید تو کوچه جیش نکنه کار درستی نیست و علیسان ببینه ممکنه یاد بگیره ، مامانه اینقدرررر بی خیال سری تکون داد و چیزی نگفت!!!( یعنی کل تربیت جنسی رو زیر سوال برد!!)
تصمیم گرفتم ارتباط علیسان رو با این بچه کمتر و کمتر کنم که تحت تأثیرش قرار نگیره ....خدا رو شکر بچم عاقل و فهمیده ست و گوش به حرف من و باباش داد در این مورد....
شمام از این موارد اگه مواجه شدین بیاین تعریف کنید
مامان دختر توت فرنگی مامان دختر توت فرنگی ۳ سالگی
خانوما دختر من خیلی احساسی همش میره میاد منو بوس میکنه میبرمش دستشویی بوسم میکنه میبرمش حموم میگه ممنون بوسم میکنه میگه مامان دوست دارم .. یکم اعصابم خورد میشه میفهمه میاد میگه مامان بخند مامان اخم نکن مامان ناراحت نباش.. همش نازم میکنه دوست نداره منو ناراحت کنه تا یه کاری میکنه من عصبی میشم میگه مامان ببخشید من که کاری نکردم هواسم نبود باباش جرات نداره یکم صداشو ببره بالا زود میگه مهربون باشید بعد به باباش اخم میکنه میگه با مامانم مهربون باش... حالا احتمالا از مهر برم سرکار میخوام بزارمش مهد میترسم آسیب ببینه انقدر به من وابستس.. البته کلاس ساعتی گذاشتم بدون من میمونه ولی برای چهار ساعت تنها تو مهد نمیدونم بمونه یا نه... میگم نکنه از دستم ناراحت بشه این همه احساس داره به من احساسش سرکوب بشه بگه چرا مامانم منو گذاشت رفت.. چند بارم باهاش صحبت کردم گفتم من میخوام برم سرکار گفته نه نرو من تنها میشم نمیدونم چیکار کنم...البته ساعت کاریم کمه هشت تا ۱۲ هست صبح ها هم شوهرم دیر میره ۹...۹:۳۰ میتونه بزاره مهد ۱۲ اینطورا خودم برم دنبالش