دیشب منو شوهرم جربحثمون شد سر یه گوشی جواب ندادم چون پشت خط بود اونم با دوستم صحبت میکردم وقتی جواب دادم گفت داری با کی صحبت میکنی گفتم با دوستم بعد گفت زر نزن کاری نکن گوشی رو از دستت بگیرم گفتم منو از چیزی ک برام اهمیت ندارع میترسونی بعد گفت ن آخه دورغ میگی گفتم چیو دورغ بگم وقتی با دوستم صحبت میکردم بعد بهش بعدا پیام دادم گفتم خونه مامانم شب میرم میخوابم اهمیت نداد منم الان خونه مامانمم ولی خوب باز دلم پیشش

۱۱ پاسخ

متاسفم برا همچین مردی
ولی کاش خونت میموندی

یعنی چی چ برخوردیه این مردا یاد دارن

من با هرکسی حرف بزنم شوهرم بیاد پشت خطم. سریع قط میکنم جواب اونو میدم چون الویت زندگی

من لجم گرفته از اینکه بهت گفته زر نزن
بعدم گفته گوشیتو میگیرم
بعدم تهمت زده گفته دروغ میگی
عجب بشری این دیگه

هرموقع همسرت زنگ زد ب دوستت بگو ی لحظه پشت خط وایسا همسرم زنگ میزنه جوابشو بدم دوباره برگردم
همیشه همسرت تو اولیت باشه
من با هرکی حرف بزنم حتی خیلی صمیمی نباشم هم میگم ی لحظه ببخشید همسرم زنگ میزنه من الان دوباره برگردم
ولی کاش نمیرفتی خونه مادرت
هیچ وقت نرو چون عادی میشه و عادت میکنه

تو باید قیافه بگیری نه اون،یعنی چی این حرفش

صبح هم نرو بزار خودش بياد دنبالت

بعدشم عزیزم سره هرچیزی خونیه مادرت نرو

کاره توبدبود شوهرت مهم تره شاید کاره واجبی داشته باشه

کاراونم بد بود کارتوهم بدتر که رفتی خونه مامانت

خونه مامانم خونه مامانش نکن
.ببخشیا ولی لق رفیقت گوشی قطع میکردی به شوهرت زنگ میزدی شاید آتیش گرفته باشه به دادش برسی

مقالات مرتبط

رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
سوزش واژن بعد از سزارین
سوزش واژن بعد از سزارین | علت و روش‌های درمان آن
پرکاری تیروئید بعد از زایمان
کم کاری و پرکاری تیروئید بعد از زایمان + بهترین روش درمان
خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر

سوال های مرتبط

مامان آرسام مامان آرسام ۱۵ ماهگی
امروز داشتم لباس های آرسام اونایی که کوچیک بودن را جمع میکردم که بدم به یه بنده خدایی یک دفعه این تست از داخل ساک آرسام افتاد وقتی شب یلدا داشتم میرفتم سرکار به شوهرم گفتم برو برام تست بخر من پریود نشدم شوهرم گفت من الان برم تست بخرم باز تو پریود میشی بیخیال خانم بد من رفتم سرکار وقتی ساعت 12شب اومدم خونه به آقام گفتم برو تست بخر هی میگفت نه آخرش ساعت یک شب راضی شد بره تست بخره وقتی آورد دل تو دلم نبود وقتی انجام دادم مثبت شده بود توی سرویس بهداشتی آنقدر از خوشحال داد میزدم که شوهرم شوکه شده بود بعد ساعت دونصف شب رفتیم اورژانس که برامون آزمایش حاملگی بنویسه دکتر به شوهرم می‌گفت میزاشتید صبح شوهرم گفت نه الان وقتی آزمایش دادم بعد یک ساعت آماده شد پرستار آزمایش گاه به شوهرم می‌گفت دوست داری منفی باشه یا مثبت شوهرم خشک شده بود که چی بگه بعد بهش گفتن مبارک باشه مثبت است شوهرم گرفت به پرستار 500هزار پول داد یادش بخیر
مشاهده ۹ پاسخ
مامان لیام مامان لیام ۱۵ ماهگی
من ماه پیش که رفتم پیش دکتر پسرم قدشو گرفت گفت ۷۱
بعد امروز که رفتم واکسنشو زدم هم قدشو گرفت باز گفت ۷۱ بهش گفتم اشتباه می‌کنی ماه پیش ۷۱ بوده گفت نه همینه
برای شما هم پیش اومده که دکتر یه چیزی بگه بهداشت یه چیز دیگه؟
آخه دوستم هم می‌گفت اون اندازه ای که دکتر میگیره فرق می‌کنه معمولا با بهداشت واسه بچه اون اینجوری بوده دقیقا هم یک دکتر میبردیم
مشاهده ۹ پاسخ
مامان توت فرنگی مامان توت فرنگی ۱۳ ماهگی
شب خونه مادرسوهرم بودیم ابگوشت بود شام
من دخترم داشتم میدادم حواسش پرت میشد نمی‌خورد
مادرشوهرمم همش میگفت بده عمش بهش بده از دست تو نمیخوره
یا میگفت بده من بدم
منم اعصابم خورد شد گفتم نمیخواد خودم میتونم میدم
بعد گفت بزرگ شد این پیش ما میمونه دیگ با شما نمیاد
منم گفتم من نمیزارم بچم شب جایی بمونه اعصابمو خورد کرد
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان شاهان مامان شاهان ۱۴ ماهگی
خدا لعنتشون کنه رفتم شیر خشک بگیرم اصلا این چند روز هم گیر نمیومد نان2 بعد دیگه این داروخونه گفت دوتا دارم فقط گفتم اشکال ندارع گفت ک سهمیه نداری گفتم من این ماه فقط7تا گرفتم برا بچم گفت نمی‌دونم الکی میگفت آزاد بهم دادشون دونه192 بعد ی مرده منو دید گفت ی داروخونه هم دیروز گفت نان یکی دارم آزاد بهم داد گفت رو سهمیه نمیدیم
مشاهده ۵ پاسخ
مامان قلقلی مامان قلقلی ۱۰ ماهگی
دخترم تقریبا ۲هفته میشه شاید مریض شد از داداشش اونم از همکلاسیش گرفت..بردم دکتر پلارژین داد و سیتریزین..۵ روز بعد خوب شد گفتم خداروشکر..بعد شدید استفراغ داشت و اسهال باز بردم خوب شد.چند روز بعد خس خس شدید سینه باز بردم با گوشی پزشکی گوش داد گفت حاد نیست..هیچی نداد بهش..گفت بهش مایعات گرم بده گفتم آویشن چی ؟
گفت داخل شربتش داره..من از دوباره بهش دمنوش دادم که زود زود بخوره سینه شو خبط دار کنه..اینم بگم هفته پیش که اسهال بود بس که تند تند پس پی کرد من در حد نصف روز کهنه بستم بهش.اخه خیلی مای بی بی زود زود عوض کردم میگم شاید رو کهنه اش پودر رختشویی بوده یا شاید زیر بوده.. حالا میبینم پاش یه کوچولو دون دون بود همش داره بدتر میشه‌‌.‌البته الان خشک شده مثلا انگار میخواد پوست بندازه خوب شه🥺باز میذارمش تا صبح فردا هم تند تند پوشکش میکنم اگه بهتر نشد میبرمش فردا شب دکتر..
مشاهده ۴ پاسخ
مامان دنیز مامان دنیز ۱۷ ماهگی
خانما امروز دوستم زنگ زد گفت بچم پشتیو گرفت بلند شد بد با همون پشتی خورد زمین میگه صدای سرش نروند ولی گریه کرد بد گفت با خلط بالا آورد گفت 15دیقه میشه فرنی دادم کمی هم مریضه میگه میترسم ب کسی بگم از چیه از سرخده یا غذا زیاد خرده
مشاهده ۳ پاسخ
مامان آراز جوون❤️🧿 مامان آراز جوون❤️🧿 ۱۴ ماهگی
مامانا منو امشب یه دکتر داروخانه ترسوند رفته بودم شیر بگیرم از وزن اینا پرسید براش گفتم که بالای نمودار قرمز شده گفت خوب نیست یه نوع سوتغذیه گفتم که بچه ام همه چیزی هم میخوره خوش خوراک هست. باز گفت سوتغذیه. کسی. چیزی میدونه از این حرفا
مشاهده ۵ پاسخ
مامان تدی مامان تدی ۱۲ ماهگی
سلام‌مامانا صبح بخیر میخوام‌ ی چیزی براتون تعریف کنم تیکه اولشو قبلا هم بهتون گفتم من وقتی زایمان کردم آراد همش گریه میکرد و خیلی سخت سینه منو میگرفت بعد تخت کناریمون ی خانومه زایمان کرده بود همراهش مامانش بود بعد این مادره با ما صمیمی شد بعد آراد که خیلی گریه میکرد و شیر نمی‌خورد من نصف شب بود شروع گردم به گریه کردن گفتم من دوست دارم شیر خودم و بدم بعد زنه برگشت بهم‌گفت ی چیزی میگم ناراحت نشو ولی تو و همسرت دعا دارین گفتم یعنی چی گفت خانواده شوهرت خیلی مشکلات دارن مادرشوهرت براتون دعای مهر و محبت نوشته من پشمام ریخت بعد پرسیدم شنا از کجا فهمیدین لبهت زد رفت بیرون از اتاق دخترش گفت مامانم دعا نویسه ادامش و تاپیک بعدی میگم
مشاهده ۱ پاسخ
مامان دنیز مامان دنیز ۱۷ ماهگی
خانما دیشب دخترعمو سپردم به مادر شوهرم رفتم بیرون اومدیم گفت نشسته بود با سر خورد زمین من پرسیدم بالا آورد گفت نه الان 11ساعته گذشته شیر دادم کمی بعد شیر بالا آورد شیرش اضافه بود با نکنه از سرشه
مشاهده ۳ پاسخ
مامان آویناسادات مامان آویناسادات ۱۵ ماهگی
رفتم بیمارستان کودکان فعمیده
خونه تبش ۳۹ بود ایتا دادم تا ببرمش امد‌پایین اونجا ۳۶ بود دیگه نخاسم برگردم گفتم چک کردن گفتم از دندونه گفت ن
گفتم مریض شده گفت اره گفتم چ مریضی چیش شده هیچی نگفت فقط گفت استا بده هر چهارساعت
این چه مریضیه ک هیچیش نیست فقط تب داره و فقط گفت استا بده 🥺
مشاهده ۱۴ پاسخ
مامان ماهلین مامان ماهلین ۱۴ ماهگی
دخترم لب به غذا نمیزنه چیکار کنم؟؟؟زینک۴ماه دادم این مدت خوب میخورد از وقتی دیکع ندادم غذا نخورد ...میتونم باز شروع کنن؟خیلی لاغرع بچم گفتم با غذا جون بگیره
مشاهده ۸ پاسخ
مامان هیرمان مامان هیرمان ۹ ماهگی
چرا هرجا میرم همه لپ بچه منو میکشن میخان گازش بگیرن واقعا کم دارن مردم دیشب آبرو خاله شوهرمو بردم بزور بغل گرفت بچه منو بوس کرد محکم بچه گربه میکرد می‌گفت اشکال ندارع گریه می‌کنه خوب میشه گفتم نه بده پسرمو اعصاب بچه آمو از سر راه مگه آوردم خخخخ گفت به شوهرت بگم چقدر تو حساسی گفتم به هرکی میخای بگو
مشاهده ۶ پاسخ
مامان فندق مامان فندق ۱۱ ماهگی
سلتم‌من دخترم شبا ک می‌خوابه یکم بعد با گریه بیدار میشه چند شبه امروز تازه دندون از لثه زده بیرون خوابوندم باز با گریه بیدار شد یکم‌پاراکید دادم گفتم شاید درد داره,اشکال نداره؟؟؟
مشاهده ۴ پاسخ
مامان وروجک کوچولو مامان وروجک کوچولو ۱۲ ماهگی
سلام خوبین دوستان
چند وقت پیش تاپیک گذاشتم که پسرم مهره چش نظر دستشو مسخورو دراوردم دادم به مادرشوهرم گفتم دست شما باشه بهتره نگه می‌دارید دست من بمونه گم میشه مادرشوهرم گفت اشکال نداره نگه میدارم برای نوه بعدی منم گفتم انشالا برای بچه جاریم حالا من یدونه دارم برای چند سالم بسته...... جاریمم نامزده برگشت گفت عزیزم لطفا این دعارو برای من نکن من اصلا دوست ندارم بایه قیافه ایی به من خیلی برخورد ناراحت شدم از رفتارش من وقت تعیین نکردم برای بچه دار شدنشون که فقط گفتم انشالا برای بچه شما برگشت اونجوری گفت منم گفتم اشکال نداره مامان به هیچکس نده بازم میدی به بچه من.... حتی مادرشوهرم ناراحت شد از طرز حرف زدن جاریم
بعد فرداش پسرم ۹ ماهشه دیگه هعی اینور اونور میرفت سمت چیزایی خطرناک میرفت منم پهلوی درد میکرد هعی گفتم نکن اه اذیت میکنی ها پسر بدی شدی ،از من زودتر جاریم برگشته پسر بد اه چقد تو شلوغی داد میزد سر بچم بجز منو و اونم کسی خونه نبودش منم گفتم من اگه چیزی به بچم میگم چون مامانشم منو اذیت میکنه بقیه رو اذیت نمیکنه که تو اینجوری باهاش حرف میزنی من ناراحت میشم لطفا اینجوری حرف نزن
بقیه رو پایین مینویسم
مشاهده ۳ پاسخ
مامان دلوین مامان دلوین ۱۵ ماهگی
خانما دوستم بچش یکم سخت نفس میکشد برد دکتر .. عکس گرفت دکتر گفت قلبش بزرک شدع یعنی الان باید چیکار کنه دوستم از پیش دکتر گریه کرد تا رسید خونه دکترم گفت باید ببری دکتر قلب چیزی نگفت
مشاهده ۲ پاسخ