سلام خوبین دوستان
چند وقت پیش تاپیک گذاشتم که پسرم مهره چش نظر دستشو مسخورو دراوردم دادم به مادرشوهرم گفتم دست شما باشه بهتره نگه می‌دارید دست من بمونه گم میشه مادرشوهرم گفت اشکال نداره نگه میدارم برای نوه بعدی منم گفتم انشالا برای بچه جاریم حالا من یدونه دارم برای چند سالم بسته...... جاریمم نامزده برگشت گفت عزیزم لطفا این دعارو برای من نکن من اصلا دوست ندارم بایه قیافه ایی به من خیلی برخورد ناراحت شدم از رفتارش من وقت تعیین نکردم برای بچه دار شدنشون که فقط گفتم انشالا برای بچه شما برگشت اونجوری گفت منم گفتم اشکال نداره مامان به هیچکس نده بازم میدی به بچه من.... حتی مادرشوهرم ناراحت شد از طرز حرف زدن جاریم
بعد فرداش پسرم ۹ ماهشه دیگه هعی اینور اونور میرفت سمت چیزایی خطرناک میرفت منم پهلوی درد میکرد هعی گفتم نکن اه اذیت میکنی ها پسر بدی شدی ،از من زودتر جاریم برگشته پسر بد اه چقد تو شلوغی داد میزد سر بچم بجز منو و اونم کسی خونه نبودش منم گفتم من اگه چیزی به بچم میگم چون مامانشم منو اذیت میکنه بقیه رو اذیت نمیکنه که تو اینجوری باهاش حرف میزنی من ناراحت میشم لطفا اینجوری حرف نزن
بقیه رو پایین مینویسم

۳ پاسخ

چقد گارد دارید نسبت به هم

خوب کاری کردی جواب های هوی است

من فقط همینو گفتم بعد امروز خواهرشوهرم اومده بود خونه مادرشوهرم( ما پایینیم مادرشوهرم طبقه بالا )پسر خواهر شوهرم اومد بهم گفت زندایی با اون‌یکی زندایی دعوا کردی منم گفتم نه گفت اخه زندایی داشت به مامانم میگفت گذشت ماهم حاضر شدیم رفتیم بالا گفتم که آره این پسر اینجوری میگه مادرشوهرم گفت آره جاریت میگه من اینهمه علی اصغر و دوست دارم قربون صدقش میرم یسری اینجوری گفتم به من میگه تو حق نداری اینجوری به بچه من بگی منم دلم شکست

سوال های مرتبط

مامان کیارادوکیامهر مامان کیارادوکیامهر ۱۱ ماهگی
سلام مامانا یه سوال
پسر جاریم ۶ سالشه تقریبا کیاراد من سه سالشه بهمن ماه میشه ۴ ساله
چهار ماه پیش جاریم اینا اومده بودن خونمون پسرش به کیاراد گفته بود بیا جیش بازی کنیم تو بالکن تو شلوارتو بکش پایین جیش کن منم شلوارمو بکشم پایین جیش کنم بعداینکه رفتن پسرم به من گفت و بهش توضیح دادم که زشته و نباید این کارو میکردن و خیلی خیلی هم بهش گفته بودیم و مجدد گفتیم که نباید قسمت خصوصی بدنتو کسی ببینه ، از اون روز همدیگه رو ندیدیم تا دیشب که ما رفتیم خونشون ، پسرا حدود بیست دیقه اینا رفتن تو اتاق خواب جاریم و تو این تایم جاریم دوبار رفت بهشون سر زد اما وقتی سوار ماشین شدیم برگردیم خونه پسرم تو ماشین گفت مامان با کیان مثل قبل بازی کردیم گفتم عه چه خوب چه بازی ای کردید گفت رفتیم اتاق زن عمو کیان به من گفت بیا زشت بازی کنیم من شورت تورو دربیارم لولو و باسنت رو ببینم توام مال منو دربیار لولو و باسنمو ببین و بعدشم گفت بیا دوتایی به لولو ی من دست بزنیم ، بازم کلی هم من هم باباش بهش گفتیم که زشته و نباید این بازیا رو بکنید و حتی من دیگه ناچاری مجبور شدم یه کم بترسونمش و بهش گفتم اگه بذاری کسی به قسمت خصوصی بدنت دست بزنه زخم میشه و خون میاد و توام به مال کسی دست بزنی دستت زخم میشه و خون میاد اما واقعا نمیدونم چیکار کنم ؟
مامان زندگیم مامان زندگیم ۱۶ ماهگی
خانما شما بیاید قضاوت کنید
پسر من پنج ماهش که بود تشنج کردم ما بردیم بیمارستان اونجا بستری شد بدون تب تشنج کرد یهو
بعد از اون دارو بهش تجویز کردن دکترا
مرخص که شد از بیمارستان سرما خورد چون تو بیمارستان ویروس بود پسر منم گرفت مت گفتم می خوام ببرم مطب خصوصی
شوهرم گفت می بریم دولتی رایگان خوبش می کنیم
مادرم گفت خودم پولشو میدم
بزار بچه رو ببریم دکتر
بماند چقدر من دلم خون شد تو این مدت بااین بچه
بماند
الانم پسرم دوباره سرماخورده از صبح آبریزش و سرفه داره
به شوهرم که گفتم می خوام ببرمش دکتر چون خونه بود شوهرم
گفت نمی خواد ببری گرونه مطب خصوصی
بعد زنگ زدم به مادرشوهرم
اونم برگشته می گه ببرنش بیمارستان دولتی
خصوصیا گرونه
من که ۳۰ سال پیش بچه هامو می بردم مطب خصوصی ارزون روده قدیم
الان گرونه ببرمش دولتی

منم به شوهرم گفتم شما خانوادگی گدا گدولین
یعنی انقدر بدم اومده از خودشو خانوادش که یعنی داد می خوام بکشم
خودم مریضم پاهام واریس داره خیلی ببخشید
تو خونه مثل سگ دارم کار می کنم خیلی اذیتم می کنه
تیکه زیاد می ندازه
دیگه امروز گفتم طلاقم بده نمی تونم