و من که همش میگم کاش از اول شیر خشک داده بودم با خوندن پیاماتون انرژی گرفتم برای شیردهی
فاطمه جان منم سر بچه اولم همین شرایط رو داشتم با این تفاوت ک من کلا بدنم انگار شیر خیلی کم تولید میکنه.انواع داروهام میخوردم اما بازم بچه ام سیر نمیشد و مدام گریه میکرد تا اینکه مجبور شدم شیرخشک بدم اما فکرکنم تا ۵-۶ ماه با بدبختی شیر خودمم کنارش خورد اما اذیت بودم تا صبح تو دهنش بود و من واقعا خوابم به صفر رسیده بود بعدشم ک دیگه نگرف و من چقدرررر زجه میزدم و گریه میکردم از عذاب وجدان. چه حالی بدی بود. سر پسرم گفتم تا میتونم شیر خودمو بدم اما بازم قضیه شیر نداشتن من تکرار شد. روزی ۴تا لاکتاول میخورم ک فقط هروعده لااقل ۳۰ سی سی داشته باشم. تفاوت دخترم و پسرم اینه ک پسرم اصلا حاضر به پس زدن سینه ام نیس و با اینحال راضیه همینقد شیر باشه اما شیر خودم باشه. شیشه میگیره ها اما به سختی. من به زور بهش میدم چون نخوره هر ۵دیقه از گشنگی بیدار میشه و کل روزم درگیر شیر دادن با سینه خالی بهش میشم و من مامان یه دختر۳ سال هم هستم و اگه مداوم با این شرایط هی شیرمو به پسرم بدم پرخشگر میشم و وقتی هم برا دختر کوچولوم نمیتونم بذارم.پسرم از بدو تولد هم شیر خودمو میخوره هم شیرخشک و اگه لااقل تا ۸-۹ماهگی اینجوری بتونم پیش ببرم برام خوشحال کنندست. منم دوس ندارم ول کنه با اینکه رسما پستونکشم انگار.اما این عذاب وجدان اشتباهه. اگه با شروع شیرخشک مامان خوش اخلاق تری هستی و بهتر میتونی وقتت رو با بچت بگذرونی و کمتر تایمت برا شیردهی میره و ازونور زندگی باقی اعضای خانوادت کیفیتش بهتر شده این ینی کار درستی کردی و به این فکرت پر وبال نده عزیزم❤️
با تمام وجود درکتون میکنم😭😭😭
چقدر دوست داشتم به بچم شیر بدم و قسمت نشد
عزیزم اصلا غصه نخور من همه راهارو رفتم دخترم فقط یه سینه مو میگیره حتی با رابط هم اون یکی سینه رو نمیگیره حجم شیر کم هر چی دارو و سیرافزا و همه چی خوردم اثر نداشت مشاوره گرفتم یه مدتم شیر خوب بود سیر نمیشد و الان یه سینه ام بزرگتر از اون یکی شیر خشکم میدم حساسیت به پروتئین گاوی دارا از همه چی محرومم دوست دارم دیگه شیر ندم چون کوچکترین ناپرهیزی موجب دل درد و تشدید حساسیتش میشه ولی بخاطر شوهرم میدم درک نداره تو این موضوع
اهمیت سلامتی و سیر بودن بچه است شیر مادر و شیر خشک فرقی نداره ممکنه الانم شیر میدادی دغدغه های بیشتری داشتی
عزیزم من کاملا درکت میکنم ولی خودت رو سرزنش نکن اصلا
برای خیلیا از مامان ها پیش میاد که به هر دلیلی نمیتونن شیر خودشون رو بدن
منم از ۵ ماهگی دیگه پسرم سینمو نگرفت و هنوزم بخاطر این گریه میکنم احساس بدی دارم، از شیر دادن بهش لذت میبردم نمیدونم چی شد که با اون همه تلاش و راه هایی که امتحان کردم نگرفت که نگرفت و دیگه خسته شدم از اینکه هر بار روشو ازم برمیگردوند دلم برای اون روزا که از شیرم میخورد تنگ شده خیلی😭😭😭
تازه من دختر داییمبا منزایمان کرد به بچششیر خودشو میده انقدر دلمو میشکونه همش پست هایی درباره شیر مادر میزاره من جیگرم کباب میشه
منهنوزمبعد از ۴ماه امروز کلی گریه کردم که چرا بچم شیرمو نخورد اما دکتر به من گفت این برای حس مادرانه هست که اینجوری هستی وگرنه الانشیرخشک خیلی بهتر از شیر مادره
مادرا چیمیخورنمگه که قوت داشته باشه با اینهمه استرس و اعصاب خوردی پس ناراحت نباش عزیزم الهی که همه بچه ها در پناه حق باشن
عزیزم منم تا واکسن ۲ ماهگی شیرخودمو بهش دادم خیلی وضعیتم بد بود کل شب و روز در حال شیر دادن بودم و همه اش در حال گریه کردن بود...خودمم که اصلا وقت نداشتم چیزی درست کنم بخورم که شیر داشته باشم شبا که میشد دیگه شیر نداشتم ...وقتی بچه شیر میخورد حالت تهوع میگرفتم ولی بازم حاضر نبودم بهش شیر خشک بدم ولی بچه ام خیلی اذیت بود بخاطره شیرم بدنش قرمز میشد کلی جوش میزد شیر خودمو قطع کردم بهتر شد الانم خیلی اذیتم که هیچ شیرخشکی بهش نمیسازه و دلدرد داره...مثل تو عذاب وجدان دارم میگم شاید شیر خودمو بهش میدادم بهتر بود شاید اون علائم بعد رفع میشد...خودم نمیخواستم کلا شیرخشک بهش بدم شوهرم گفت همون شیرخشک تنها بده شاید بهتر شد کلی هم بخاطره اینکه شیشه نمیگرفت اذیت شدم بعضی اوقات گریه میکنم که چرا اینجوری شد هنوز که ۶ ماهش شده بازم اذیته...قسمت ماهم اینجوری بوده حالا خودمون هرچقدم ناراحت بشیم نمیشه کاریش کرد پس بیخیال باش تلاشمون و کردیم نشد که شیر خودمونو بدیم مهم اینکه سلامت باشن دیگه به هیچی فکر نکن خدا خودش میدونه
نه عزیزم خودتو سرزنش نکن. من کاملا درکت میکنم و بهت حق میدم چون منم دقیقا اون زمان همه ی این موردا تو ذهنم میومد و میخواستم شیر خشکیش کنم، اگه اصرار و پافشاری مادرم نبود تا حالا صد دفعه شیر خشکیش کرده بودم. بعدشم چه فرقی داره مهم اینه که سالم و سلامت باشن ممکن بود اصلا خودش بعد یه مدت دیگه سینتو نمیگرفت.
منم تا ۴۰ شب به دخترم شیر خودمو دادم
منم اوایل زایمانم بخاطر ۲ماه زردیش بخاطر حرف بقیه ک شیر نداری شیر خشک در کنار شیر خودم دادم هرروز میگفتم ديگه شیرخودمو نمیدم رفلاکسم داشت اما مادرم نذاشت هرروز هزار حرفو نصیحتم میکرد ک نکن مامان پشیمون میشی تا ۲ماهگیش ک زردیشم اوکی شد دیگه شیشه ندادم و اونم دیگه اصلا شیشه رو نگرفت رفتم خونه مادر شوهرم آرن بخاطر رفلاکس بیقراری میکرد مداممیخواست بهش شیر خشک بده ک تو شیر نداری اما کوتاه نیومدم و ندادم الان خداروشکر میکنم ک شیرخشک ندادم با اینکه تو شهر غریبم و کلی سختی کشیدم تنهایی همین ک بچم شیرخودمو میخوره شکر
چرا خودتو سرزنش میکنی عزیزم
منم یوقتایی از اینکه دخترم شیر خشک میخوره دلم میگیره
ولی با خودم میگم تنش سلامت باشه
شکرکن کهشیر خشکو میخوره خیلی دیدم که بچها از ۲ماهگی اعتصاب میکنن شیرخشکم نمیخورن
من چی بگم که شیر داشتم ولی بخاطر رفلاکس شدید بچم وکولیکش دکتر گفت شیر خودتو نده بچه خیلی اذیت میشه باید شیر خشک بهش بدی خیلی گریه کردم ولی دیگه مجبور بودم بخاطر آرامش بچم وخودم خیلی داغون شدم خیلی روزهای سختی بود😓😓😓
الآنم سعی کن بخور اگه نداری بده شوهرت میک بزنه شیر میاد ت سینت منم بخاطر زردی بچم مجبور شدم شیرخشک بدم ولی همچنان شیرخودمم بااینکه کمه میدم بهش میدوشم بعضی وقتام سینمو نمیگیره انقد ناراحت میشم درکت میکنم خیلی سخته
منم دو تا پسرام شیر خشکین ،من شیرم خیلی ضعیفه حتی این کوچیکه تا ۱۰ روز یه قطره هم شیر نمیومد زردی داشت مجبور بودم شیر خشک بدم بعدشم نگرفت اصلا همیشه حسرتشو میخورم که کاش شیر داشتم و بچه هام میخوردن همیشه وقتی میشنوم میگن شیر مادر خوبه و شیر خشک خوب نیست ناراحت میشم پسر بزرگم به خاطر نداشتن شیر و بی تجربگی نمیذاشتن شیر خشک بدم بچم آب بدنش خشک میشد هی بستری میشد اونجا شیر خشک میدادن میاوردم خونه باز نمیذاشتن باز تکرار میشد بعد ده روز بستری شدن دیگه کلا شیر خشک دادم اجازه ندادم دخالت کنن دیگه گفتم بچم داره از دست میره من بیشتر از هر کس میخوام شیرخودمو بدم ولی وقتی نیست چاره چیه
عذاب وجدان نگیر عزیزم وقتی سرسینه کوچیکه و ب کام بچه نمیرسه خب معمولا سینه رو پس میزنه تو اینجوری بدتر ظلم میکنی ب بچه که بیشتر داره هوا میخوره ن شیر من سر همین قضیه با دکتر صحبت کردم گفت خودتو ناراحت نکن بچه با شیر خشک راحتره منم وقتی خابه درروز سه بار شیر خودمو بهش میدم
حالا پسر من شیشه رو ول کرده سینه میخواد فقط .
درکت میکنم،منم تو همین شرایط سخت بودم،سزارین،عمل ،درد ،با همه اینا شیردهی
نوک سینه نداشتم و با رابط شیر میدادم،خیلی تلاش کردم با سرنگ اومد بیرون ولی دیگ نگرف سینه مو حالش بهم میخورد،بعدمگرسنه میمومد مجبور شدم شیر خشک بدم
خیلی روزای سختی بود ...
آخ چقدر حق گفتی من بچم اصلا سینمو نگرفت با شیر دوش میدوشم تو شیشه ولی هربار شیرم کمتر میشه خیلی غصه میخورم کاش منم قبل زایمان یکی بهم میگفتی باید سینتو ماساژ بدی من شیر نداشتم نوک هم نداشتم با شیشه شیرخشک دادیم بعد دو روز که شیرم درست شد سینمو نگرفت 😔
خیلی حس بدیه واقعا ، منم عذاب وجدان دارم
شایلین من دو روز توی بخش کودکان بود بعدشم من شیرم کم بود و زردی داشت مجبور شدم شیر خشک بدم که زودتر خوب بشه
الان دیگه هر کاری میکنم سینه امو نمیگیره
حس میکنم نصفه و نیمه مامان شدم 😞
چه شرایطت مثل من بوده
منم هی میگم خودمو نمیبخشم واسه این اتفاق ...
من دو تا بچه دارم ولی اصلا تجربه شیردهی ندارم... یه وقتایی یه چیزایی قسمت آدم نیست دیگه🥺
دیگه کاری هست که شده عزیزم خودتو ناراحت نکن
چقدر من درکت میکنم 🥲من اونروز رفته بودم هیئت مسجد محلمون همه هم دورهام بچه داشتن موقع شیر دادن همشون بلااستثنا شیرمادر خوردن فقط راستین من شیرخشک خورد چقدر گریه کردم🥲من خودمو لعنت میکنم که چرا از قبل بارداری به فکرش نبودم که یه کاری کنم نوکش دربیاد
عزیزم خودتو سرزنش نکن،شرایطت سخت بوده
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.