۹ پاسخ

عزیزم چه بازی هایی میکنی؟

عزیزم همش به خاطر این دوران پریودی هست
من دیروز روز اولم بود اصلا نمیتونستم کار خونه بکنم با پسرم بازی کنم همش درد کمر و پا
بعدم عصر سردرد شدید جوری که چشام بستم یه جا افتادم
پسرمم همش تو تلوزیون بود همش کارتون براش گذاشتم اصلا حوصلش و نداشتم
امروز خداروشکر بهتر شدم دارم فقط تمییز کاری میکنم از بس دیروز پسرم ریخته بود منم هیچی نگفتم فقط کاری بهم نداشته باشه
دیگه همینه خلقت ما زنا با وجود درد بازم به فکر بچهمون و زندگیمون هستیم
استراحت کن امروز و بعد پریودی باز برمیگردی به روال قبلت

من واقعا میگم بچه ها فرشته ان پسر شیطون من روزای مریضی انگار میفهمه کمتر اذیتم میکنه
این روزا استثنا براش کارتون میزارم یه بشقاب خوراکی جلوش خودم دراز میکشم میره میاد واسه خودش

سلام عزیزم سخته واقعا روزهای پریودی و pms. به خودت سخت نگیر. قرار نیست پرفکت باشیم. یروزایی آدم توانایی کمتری داره. مهم اینه که راهت درسته و قلبا دوست داری با بچه ات بازی کنی و براش وقت بذاری. الان که حالت خوش نیست سعی کن یکم به خودت برسی اشکال نداره یکی دو روز بیشتر کارتون ببینه حالت بهتر شد دوباره بیشتر باهاش وقت بذار

وای منم پریودم امروز روز دومه، شوهرم از سرکارش اومدش چون مرکز شیر دوساعت صبح کار میکنه ساعتا ۱۰ میاد خونه، اومده میگه چه وضعش زندگی، اشپزخونه ریخته و اینجا رختخاب ریخته، و همین یه روز انجام ندم میگه هر روز همینه، میگم حال ندارم تازه بیدارشدم حالم بده میگه خب چرا ؟

عزیزم قرار نیست همیشه عالی باشیم یه خورده استراحت کن یکم ک بهتر شدی بازی میکنید

خیلی سخته قبل پریوپس، عذاب وجدان نداشته باش

پربودی دردش بخاطر یک سانتی ک رحم باز میشه خدا میخواد ما رو بفرسه بهشت هی درد میفرسته

هدف خدا چی بوده جدی همه دردا مال زنه

سوال های مرتبط

مامان فندوق مامان فندوق ۳ سالگی
بچه ها ببینید پسر من خیلی بهم چسبیده است کل روز میگم سعنی واقعا کل روز و ب غیر تایم کارتن ک یکساعت هست و میخواد من باهاش بازی کنم منم از اولم حال نداشتم ولی الانم ب خاطر اوضاع خیلی پرخاشگر و عصبی شدم و اصلا حال بازی کردن ندارم ،امروز بهش گفتم من ده دقیقه یکم دیگه میام پیشت تو برو بازی کن بعد من میام اگه نری بازی کنی منم اصلا نمیام دیگه باور میکنید ۳۵ دقیقه کامل ب من چسبید تکون نخورد از جاش گریه کرد ب دستم چسبید ب پام چسبید منم روی مبل نشسته بودم همش گفت مامانی مامانی ولی یک قدم نرفت سمت اتاقش،الانم ک میخاست بخوابه گفت بازی کنیم بعد بخوابیم چون همیشه یک کلیپ از فیلمای خودش در حد سه چهار دقیقه توی گوشیم میبینه و من صد تا کتاب میخونم تا بخوابه گفتم باشه دکتر بازی میکنیم ولی دیگه بعد باید بخوابی کتاب و گوشی دیگه نمیذارم گفت باشه دکتر بازی کردیم دو باز اون دکتر شد یکبارم من گفتم حالا بخوابیم گفت نه گوشی گوشی بعد کلی کلنجار و اینکه خودت قول دادی بازم براش گوشی گذاشتم در حد سه دقیقه گفتم بخوابیم گفت نه کتاب بخون منم دعواش کردم و داد زدم سرش و کلی گریه کرد و بعد خوابید ب نظرتون اشتباه کردم الان مث سگ پشیمونم ولی واقعا جون ندارم دیگه