چرا دیگه نمیتونم با مادرشوهرم بسازمممم واقعااا چراااا
اصلااا وقتی حرف میزنه دوست دارم گوشامو بگیرممم
نمیگم زن خیلی بدیه
برای دیگران خیلی خوبه
امااااا با من بد تا کرددد

ععععع نقطه اشتراکمون😂😂😂

😭😭😭😭😭

مادرشوهرمنم همینه خداروشکر دوساله رفت وامدم قط کردم دیگم حاظر نیستم مث قبل باشم باهاش ازبس ک بخودش اجازه میداد هر زری رو ب من بزنه زنیکه پرحرف

ولی کلی خندیدم دمت گرم😂

بابا من دیروز بعد چند وقت رفتم خونشون اونم بخاطر بچم حوصلش سر رفته بود تا رفتم هی میگفت هعییی خداااا هعععیی هیچکی از دل هیچکی خبر نداره ای خداااا کمکمون کن😑
حالم بد شد اصن دخترمم خداروشکر وانمیساد اومدم خونمون
اصن نمیدونم یدفه چشون میشه

منم همین حس و دارم.
هفته ای یکبار سه چهار. ساعت به خاطر شوهرم میریم خونشون
سعی میکنم اون چند ساعت باهاش همکلام نشم

من نمیرم انقد راحتم حالا طبقه پایین ما هستن😂دخترمو میبرن اینم بدون من نیم ساعت میشینه گریه میکنه میارن

طبیعیه.
من خونه مادر شوهر از پسرکوچولوم فیلم میگیرم
همش صداش میوفته تو کلیپا
صداشو میشنوم اعصابم بهم میریزه

چ تفاهمی😐😂😂ینی دهن باز میکنن فقط ک...شر میگن حرف نمیزنخ ولی همون دوکلمه ک میگ 😐😐

😪😪😪

خب توام باهاش سرد باش
کمترو برو پیششون