۸ پاسخ

مردایی که وابسته مادرشوننن تا آخر همینن درست هم نمیشن دیدم که میگم ها مثل شوهر خودم با اینکه مادرش فوت کرده حرفای ده سال پیش رو ام میاره وسط سر مامانش همیشه ام بخاطر مادرش تو خونه ناراحتی بود قیافه بود علنی ام میگفت شوهر من که یه پسر بچه اس نه مرد

خوب میشه تو سعی کن جو خونه را شاد نگه داری
به خودت بچه ت برس
اونم مجبوره عادت کنه

شوهر نرفتیم که
یه مشت بچه ننه رو ور دلمون نگه‌داشتیم

چون تازه جدا شدین طبیعیه عزیزم عادت می‌کنه شوهرت

اولشه اونم عادت میکنه

اصلا محل نزار عادی میشه اوایل یکم سخته احتمالا ولی ظرف یکی دوماه عادت می‌کنه ب شرایط جدید
فقط دایم نگو‌ چی شده چته و ...

وای عجب طاقتی داشتی ۸سال کم نیستا بیخیال الان راحت زندگیتو کن شوهرتم دلتنگ ننش بشه بره ور دلش بشینه رفع دلتنگی کنه بعد بیادخونه خودش دیگه زمان قدیم ک نیس همه باهم زندگی کنن گذشت اون دوره هرکی باید بره پی زندگی وکارخودش

مادرشوهرت گفته نیایین شماهم نمیرین ناراحتی نداره محل نده شوهرتم درست میشه

سوال های مرتبط

مامان گل پسرم ❤ مامان گل پسرم ❤ ۶ سالگی
سلام
بچه ی من از همون ۵ ۶ ماهگی از پوشک بدش میومد
یعنی بزور باید میگرفتمش پوشکش میکردم
یعنی از این بچه ها نبود که پوشکشو ترجیح بده و باهاش کنار بیاد و ....
با شورتم مشکل داشت
منم هیچ وقت مجبورش نکردم بپوشه
تا این سنم مهد و خانه کودک و ....نرفته
فقط خونه ی خودم و مادرم و جایی که مطمئن بودم ازشون
خونه همسایه و ...نه
امسال بچم رفته پیش دبستانی
و همچنان عادت به شورت نداره
امروز رفته بودم بازار یه چن تا شورت میخواستم براش بگیرم
دوستم پرسید این سایزی میپوشه ؟
یه کلام گفتم نمیپوشه که دستم نیست


فروشنده شروع کرد به صحبت با یه لحن بدکه من نمیفهمم یعنی به بچه ااشون یاد نمیدن من همش از چشم مادر میبینم
من اصلا درک نمیکنم
من ۱۷ سال با بچه ها کار کردم من فرهنگی هستم
الان میفهمی چه اتفایی میوفته
گفتی میشه مگه ؟ گفت این دست درازیا ...
گفتم مگه گاو صندوقه
وقتی یه محیط مشکل داشته باشه تربیت خراب باشه اصلا این شورته مهم نیس که
گفت نه بالاخره یه لایه بیشتر محافظه
گفتم شما یه فروشنده ای کارتو انجام بده
گفت نه من فرهنگیم ۱۷ سال ..
گفتم مگه من از شما نظر خواستم
فک کردی ما بیسوادیم
چقد پرو ان مردم
تو اگه فرهنگی بود روش برخورد و اموزشت افتضاح بود
مامان علیرضا مامان علیرضا ۵ سالگی
سلام تقریبا سه روز قبل ، پسرم یکم تب داشت و دوبار پروفن دادم و خوب شد و خونه ی ما دوبلکس هست ، انگار حموم و اتاق ها بالاست و حال و پذیرایی و آشپزخانه پایین و بعد من تو حال بودم و قرار شد پسرم بره حموم با باباش و لباس هاش رو خودم پسرم آماده گذاشته بود که از حموم اومد بپوشه و بعد بخاری اتاق هم خاموش بود و سرد برو اتاق ها و بعد که حمومش تموم شد ، همسرم حوله رو تنش کرده بود ولی لباس هاش رو هم داد دستش که بیاد پیش من و بعد تا اومد پیش من ، سردش بود و می‌لرزید و سریع گذاشتم جای بخاری و گفت اخیش گرم شدم خیلی سرد بود و بعد دیگه خشک شد و گرمش که شد ، لباس ها تنش کردم و همسرم از حموم اومد و صداش کرد که بره موهاش رو خشک کنه و انگار پسرم رکابی تنش بود با شورت و شلوار ولی هنوز هودی نپوشیده بود و بهش گفتم بپوش و بعد برو و گفت میرم بالا و می‌پوشم و بعد دیدم اومد پایین ولی نپوشیده بود و گفت یادم رفت و اومد جلوی بخاری نشست و گفتم خوب برو بیار و پسرم گفت بزار گرم بشم و بعد میرم میارم و بعد یه ربع بالاخره رفت و آورد و تنش کردم و بعد دیگه براش آب پرتقال گرفتم و خورد و اومدیم بالا و دستشویی رفت و گرفت خوابید
فرزندپروری فرزندپروری فرزندپروری