میگم ما که مریض بودیم آنفولانزا گرفتیم من و همسرم پسرم میزاشتیم خونه مادر شوهرم که مریض نشه فقط شبا میوردیمش خونه یا عصرا نیم ساعت میووردیمش خونه با اینکه من و همسرم ماسک میزدیم وقتی میخواستیم بچه بیاریم خونه ضد عفونی میکردیم از صبحی بیدار شد یکم تب داشت خیلی کم هم سرفه میزد بهش استامینوفن دادم فرستادمش خونه مادر شوهرم گفتم شاید کنار خودم باشه بدتر بشه 😔خداکنه چیزیش نشه 😭😭

طفلی بچه خوبه میمونه بدون مادرش🥲

شما سخت گرفتی،من باور میکنی از مهر تا الان پنج بار آنفلوآنزا گرفتم در حده مردن،سه تا هم بچه دارم،زندگی هم در جریانه😅شام و ناهار درست میکنم باز میرم تو اتاق میخوابم،ولی دکتر بهم گفت چون شیر خودتو میخوره خیلی کم امکان داره مریض بشه،مادر بودن خیلی سخته

منو شوهرمم مریض بودیم پسرمم والا پیش خودمون بود پناه بر خدا البته پسرم دو روز یبل ما عطسع میکرد ولی فقط عطسه دیگه نمزدونم ما از اون گرفتیم یا نه خانواده شوهرم همه نزدیکمونن ولی دوس ندارم بچم پیششون باشه شوهرم کلا مخالفه دوس نداره بچه رو به کسی بدم نگه داره حتی مامانش که این همه دوسش داره ولی میگه مامان تو میدونه اشکال نداره که اونم سالی یکی دوبار میریم خونه بابام کلا شهرستانن

اصلا نباید میاوردیش. اینجوری که فایده نداره

کاش همون نیم ساعتم نمیوردیش خونه کلا تا خوب میشدین میزاشتین همونجا باشه

دختر من 5روز تب داشت بعد کامل خوب شد یه هفته خوب بود دوباره تبش شروع شد دکتر گفت دوباره گرفته خیلی مریضی بدیه خدا به همه کمک کنه