۱۰ پاسخ

شوهرای هممون همینن اه

شوهر من چن باری این خرفو زده و خیلی دلم شکسته ازش،فقط سر اینکه بهش گفتم ب جای گوشی یکم کمکم بده ،از صبح تا شب مثل خر کار میکنم،اخر شبم ک چ توقع ها داری از ادم
گفته نمیتونستی نگهداری غلط کردی بچه اوردی ،منم قشنگ ریدم دهنش😂

اصلا برات مهم نباشه بگو اره عرضه رو ت داشتی که فقط ریختی تووو وگرنه کاری برا من و بچه نمیکنی سنگین باش خودش میاد منت کشی

ول کن خودتو عصبی نکن مردن دیگه یچی میگن ک مثلا نقطه ضعفتو پیدا کنن
خیلی ها اینطورین
من خودم اکثرا این حرفارو به شوخی میگیرم با خنده جواب میدم
اگ جدی بگیری اون نقطه ضعفتو پیدا میکنه و بیشتر بهت میگه

این مشکلات و حرفا پیش میاد اونم اعصبانی شده یچیزی گفته ب دل نگیر

اشکالی نداره برو تاپیک های منو بخون که بدونی با کی زندگی میکنم

ناراحت نباش من امشب بهم گفت امیدوارم خدا همه چی بهت بده جزسلامتی

عزیزم اگر یدونه بچه داشته باشین همسرا خیلی حساسن
و کلا همسرا تو روانشناسی گفته میشه بیشتر از مادرها میترسن و دست پاهاشون رو گم میکنن همه مردا اینجورن
موقع مریضی بچه شون بی اعصاب میشن بخصوص اگر اون وسط ی حرفی بشنون که رو اعصابشوت باشه
چرت و پرت میگن

درخواست بده درخواستام پره گلم

مردا همینن..مال من بچم مریض شده میگ بلد نبودی نگهش داری ک مریض شد😐😐😐

سوال های مرتبط

مامان سید حسین مامان سید حسین ۱ سالگی
مامانا اینو بخونین ببینین شما جای من بودین چه رفتاری میکردین؟
من شاغلم ۳ روز در هفته میزم سر کار ۴ روز دیگه خونه ام بعد اون ۳ روز که میرم سر کار ۲ روزشو بچه رو میزارم خونه مادرشوهرم ۱ روزشم خونه مامانم بعد ۱ ماه پیش اسباب کشی داشتم مامانم اومده بود کمکم مادرشوهرم بچه مو گذاشته بودم خونش نگه میداشت تقریبا ۱ هفته درست و حسابی پسرم پیشم نبود حالا گذشت و گذشت چند روز پیش رفتم خونه دختر خاله مادرشوهرم که باهاش تقریبا نزدیک و صمیمی هستن بعد اون روانشناسه من راجب اوتیسم و اینا صحبت کردم که نگرانم پسرم داشته باشه اونم گفت نه من رفتارشو میبینم عادیه ولی این بده که بچه همش اینور اونوره😐حالا منو بگی تعجب کردم یهو اینو گفت بعد منم گفتم خیلی اینور اونور نیست فقط روزایی که سر کارمه و چند وقت پیش که اسباب کشی داشتم که نمیتونستم نگهش دارم
بعد یه جوری حرف میزد که انگار بچه من همش پیشم نیست بعد میگفت بچه رو بهضی شبا پیش خودت بخوابون خونه خودتون باشه 🫠حالا هی من میگفتم بابا بچه من بیشتر پبش خودمه هی یه جوری رفتار میکرد که نه 🫤بعد یهو دخترش برگشت گفت آره چند روز پیش که جاریت اینجا بود گفت حسین خونه شو نمیشناسه فک میکنه خونه بابا بزرگش خونشونه😑که حالا بعدا مشخص شد جاری من نگفته و خود اونا گفتن . حالا دیشبم مادرشوهرم دعوتشون کرده بود یهو شوهر همون دختر خاله گفت که خوب شد بچه رو امروز نگه داشتین مادرشوهرت مهمونی داشته🤦🏻‍♀️یعنی انقدر حرص کردم که نگو 🥴این همه آدم که ۶ روز هفته کار میکنن یعنی آدم باید اینجوری باهاشون برخورد کنه و قضاوت کنه😓