۱۷ پاسخ

آخ خدا بدلت آرامش بده😓

الان چون حالت بده شرایطت بده تو فشاری همچین حسی داری زندگی نامه ات تموم نشده تقدیرو سرنوشتمون دست خداست معلوم نیس فردا قرار چی بشه ولی با این حال خودت باید بلند شی واسه اینده ی خودتو بچه ات بجنگی دنبال ی کار برو یا مراقبت از سالمند ک تو خونشم بمونی کم کم پول جور کن خونه رهن کن از اونجا برو بخدا اراده کنی همه چی درست میشه حیف پسرو خودته ک بشینی غصه بخوری

با برادرشوهرت صحبت کردی؟

بمیرم واسه دلت عزیزم

بمیرم برای دلت عزیزم برو کار پیداکن کم کم پول جمع کن یه خونه اجاره کن

خیلیا هستن پولدارن و خارج کشورن مادری دارن تنهایی حاضرن خرج و مخارج به خانم بدن تا پیشش باشه انشاالله پیگیر باش و بگردد شاید نصیب شما هم بشه از این گرفتاری نجات پیدا کنی تو شهر بزرگ هم سخته ولی طرف ما زیاد گیر میاد ولی به کار شما نمیاد

الهی بمیرم برا دلت تو‌چقدر کم شانسی اول زندگی تو اوج جوونی الهی خدا برات انقدر قشنگ بسازه که مادر پسر از ته دل بخندین صدای خنده‌های شما تا هفت تا آسمون بره 😔😔

برادر شوهرت چی شد پس؟ قبول نکردی؟

خدا به دلت صبر ببده غسل صبر انجام بده

وای ننه چرا شوهرت فوت شده؟؟بارداربودی؟

خانواده شوهرتم کسی نیس حمایتت کنه؟

پول و اینا مداری بری جدا برا خودت؟؟

عزیزدلممم🥺🥺😭 ناامید نباش خدای تو پسرت هم بزرگه انشالله درست میشه
حق داری تنهایی خیلی سخته حرف مفت مردم آدم و مچاله میکنه
خدا رحمت کنه شوهرتو ، واقعا وجود سایه سر یک نعمته هم برای زن هم فرزند😔
چند وقته شوهرت فوت شده؟مریض بود؟

عزیزممم کاش بتونی یه کاری دست و پا کنی برا خودت / با خونواده خودت نمیتونی زندگی کنی؟؟

چرا همسرت فوت کرده

همسرت چرا فوت کردن

الهی بگردم قلبم برات ب درد اومد 😓😓😓

سوال های مرتبط

مامان محمدهادی مامان محمدهادی ۱۵ ماهگی
یه درد و دل
خانوما شما رابطتون با مامانتون چطوره؟
من شهر غیر از مامانم اینا زندگی میکنم. خب وقتی میاد یه مدت خودمون میمونه. هرررربارررر میاد کلی با هم دعوا داریم، چون مامانم توی همه چیز خیلی نظرات عجیب غریب داره. خصوصا بچه‌داری. حتی وقتایی که شهر خودشونه و تلفنی حرف می‌زنیمم باز میگه
هربار میاد خونه ما کارایی میکنه که کل تربیت منو داغون می‌کنه. مثلا از اول گیر داد تو باید بچه رو زیر سینه‌ت بخوابونی. اگه اینجوری نکنی مامان نیستی. همه مامانا اینجوری می‌کنن. الان پسرم جوری شده که حتی وسط مسجد روی زمین دراز می‌کشه میگه بیا شیرم بده. بیچاره شدم از دستش.
هی دنبال بچه می‌دوعه تا بهش غذا بده. به زحمت این عادتو از سر پسرم انداختم که یه جا بشینه بهش غذا بده.
یا مثلا یهو میگه چرا نمیبرینش بهداشت قد و وزنشو بگیرین؟ این بچه ویتامین نداره بهش بدین؟ غذا دارین توی خونه بهش بدین؟
الان از صبح هی وسیله‌هایی دست بچه داده که ما کلا توی خونه بهش نمی‌دیم. ما هم مجبور می‌شدیم از بچه بگیریم. پسر من از صبح همش داره گریه می‌کنه. دیگه عصبی شده و لج کرده
دارم دیوونه میشم از دست مامانم. شوهرمم خسته شده.
مامان 👶araz مامان 👶araz ۱ سالگی
بازم شب شد و عذاب وجدان و هزار تا فکر و خیال...
پسرم یه مدته خیلییییی بد جیغ می‌کشه می‌دونم طبیعیه و تو این سن همشون این کار میکنن ولی من خر یه مدته خیلی عصبی شدم و نمیتونم خودمو کنترل کنم امشب خونه خواهر همسرم بودیم آراز انقد جیغ کشید که ما اصلا صدامون به هم نمی‌رسید یعنی انکار جیغ براش یه جور بازی شده نه که بگم گریه می‌کنه فقط جیغای بنفش منم یهو از کوره در رفتم و سرش داد زدم خدا منو بکشه با اون چشمای معصومش یجوری بغض کرد و به بقیه نگاه کرد اون لحظه خواستم بمیرم از دادی که سرش کشیدم بخدا نمیتونم خودمو کنترل کنم چیکار کنم چرا انقد زود از کوره در میرم آخه چه غلطی بکنم با این اعصاب لعنتیم هرکاری میکنم خودمو آروم کنم نفس عمیق میکشم هر کاری میکنم ولیییی تاثیری نداره روم الانم دارم از عذاب وجدان خفه میشم لعنت به من که انقد عصبی شدم
حاملگی خیلی سختی داشتم بعد اونم افسردگی بعد زایمان و یهو ام فتق پسرم پاره شد و عمل و هزار تا چیز دیگه از اونموقع به حدی اعصابم ضعیف شده که واقعا موندم از دست خودم چه کنم به نظرتون برم پیش مشاور تاثیری داره یا برم پیش روان پزشک؟؟؟؟