۱۲ پاسخ

سلام عزیزم، من بودم نمیزاشتم ریختموببینن شوهرم وبچه هام اولویتن اگه اینجور خانوادم بخوان رفتار کنن..بجا خانواده خودت ببری ببرشون پارک ببربازار دوری بزنین

من بودم نمیزفتم واقعاااا

دیگه با چه زبونی باید بفهمونن بهت که نیا
در ضمن بخاطر روحیه بچه ها هرروز میری که یا بابات دعواشون کنه یا خودت!!!!!!!!!
والا تو خونت روحیشون بهتره طفلکیا

وای پدر ومادرم ای قد می گن بیان خونمون دیگه نرین همه حرف می زنن می گن مگه شهورنکردی باسه تا بچه همش اینجایی شایدم حسودیشون بشه بچه هامو خیلی دوس دارن غذامونم همیشه اماده منم همش خواب حتی ۲سال خونمونو بردیم بیش شون

من کلا خیلی حساسم رو این مسائل چون خودم سختی کشیدم تازه ازدواج کرده بودیم خونمون نزدیک خونه مادر شوهرم بودیم من شاغل باورکن لباسم درنیکرده بودم پشت در بودن هر روز میومدن خدایی له بودم همیشه هم شام پختگی میخواستن من دیگه بعد دوسال که جابه جا شدیم هرگز حاضر نیستم نزدیکشون زندگی کنم ولی حالا هم هیچ وقت برا وعده غذایی نمیرم شوهرم بگه بریم میرم دیگه اصلا نمیرم نمیگن نیا ولی دوست ندارن چون چیزی نمی آورد و به شوخی میگفت اومدین چیکار اونا بیشتر خونه ما میان تا من برم ،خانواده خودم هر وقت زنگ بزنن بیا یا خدایی نکرده دیگه خیلی مریض و داغون باشم بگم غذا برام بیارن زیاد نمیرم خودشون زنگ میزنن هفته ای یه بار میگن بیا

میگی بخاطر بچه ها میرم بعد میگی میرم اونجا بچه رو میزنم؟!!!!!!
بشین سرجات یکم غرورت و شخصیت داشته باش واسه خودت و بچت ارزش قلئل باش ببرش پارک خب

چون نزدیکی لازم نیست هرروز بری
خودت هر روز یکی بیاد خودت خوشت میاد ؟
همیشه خودت احترام خودتو نگه دار

پدرمادر من هم خیلی بدن نمیرم خونشون اصلا

خدایی هرروز زیادیه فرقی نداره باهمع دوری و دوستی باید رعایت بشه
مجبوری بری مگه روان بچه رو رنده کنی اونجا من باشم ماهی یکبارم نمیرم

نرو عزیزم سلامت روان بچت مهم باشه بجاش برو پارک .

شرایط بدیه وآدم ناراحت میشه واقعا.حالا که اینطوره شماهم سعی کن کمتر بری.هفته ای یکبار برو یکی دوساعت وبچه روهم کنترل کن.اینجوری آدم ارزش واحترامش بهتر حفظ میشه.با بچه بروپیاده روی پارکی جایی یاهم توهمون خونه سرگرمش کن اما اینجوری خودت وبچه رو بی ارزش نکن

واجب بری که بچه رو بزنی بخاطر بقیه اونم بچه تو این سنی واقعا ب چه قیمتی وقتی براتون ارزش قائل نیستن چرا زوری میری عزیزم

سوال های مرتبط

مامان احسان مامان احسان ۱ سالگی
دیشب سرم پسرم در اومد از رگش انقدر که باهاش ور رفته بود.. بردم پرستار یا نمیدونم متخصص بود یا چی زنه نتونست یدونه سرم وصل کنه به بچه زد همه‌ی رگ هاشو خراب کرد پسرم انقدر در کشید و گریه کرد که من گریه کردم هر دوتا دست و پاشو خراب کردن نتونستن وصل کنن بعد میگن چون اسهاله سخته گرفتن رگ 😑😑😢😢
یکی دوساعت پسرم رو که اروم کردم اومدن دوباره رگ بگیرن که نذاشتم گفتم شما نمتونین بگیرین پسرم رو اذیت نکنین دیگه خوب شده و نمیخوام دیگه سرم وصل کنید
دیگه خسته شده بودم از بیمارستان و مریض ها بخدا دیگه انقدر دلم گرفته بود که گفتم پسرم خوب شده
ولی خوب نشده بود
صبح شوهرم اومد و با اصرار من کارای ترخیص رو انجام داد ولی خداروشکر امروز پسرم کمتر از روزهای قبل اسهال رفت و حجمش هم کم شده
دکتر دارو و محلول نوشت گفت وقتی اسهال میره از محلول بدم که آب بدنش کم نشه
بعد خداروشکر مرخص شدیم و از زندانی که چند روز گیر کرده بودیم آزاد شدیم...
میخواستم بدونم پنج بار اسهال رفتن در روز خوبه؟ امروز هم خیلی سره حاله و بازی میکنه و از محلول هم میدم به زور نمیخوره که