۱۰ پاسخ

عزیزم کاملا درکت میکنم

خیلی سخته بیخابی 🙂‍↕️🙂‍↕️🙂‍↕️

ببین ‌پسرت همینجوریش داره شرایط جدیدی رو تجربه میکنه تا دیروز یکی یدونه بوده حالا یه بچه دیگه اومده توجه ها از روش برداشته شده به جاش به خواهرش توجه بیشتری میشه....
سعی کن براش از بچگیش تصویر زیبا بسازی نه تصویر بد
اون بچه چه گناهی کرده شما یکی دیگه اوردی یا اعصابت ضعیف شده
سعی کن از کسی کمک بگیری برای نگهداری بچها یا تمییز کردن خونه یا مثلا سه روز در هفته غذا از بیرون بگیر یا هر چی دیگه که فک میکنی کمکت میکنه
به هر حال سعی کن فشار روی خودت رو کم کنی تا سره بچه خالی نکن

عزیزم...😥😥😥...خوا خواهرش دوست داره دیگ... این چیزها رو ک متوجه نمیشن بچه ها...

جلوی بچه خودزنی کنی بچه دوروز دیگ خودشو میزنه.بچست دیگه مریض میشه حلوی پسرتومیگرفتی جلوی هزارنفر دیگ رو ک نمتونی بگیری

بنظرم زنگ بزن مدرسش بگو صداش کنن باهاش صحبت کن قربون صدقش برو بگو غذا چی دوس داری واست درست کنم همونو واسش درست کن بعدم بهش بگو هر اسباب بازی که دوست داشته باشی برات میخرم اینجوری هم حال بچت خوب میشه هم خودت

منم مثل شما هستم پسر بزرگم کوچیکه‌ارو اذیت میکنه منم نمیتونم خودمو کنترل کنم همش باهاش دعوا میکنم یا میزنم بعدش خودمم خیلی ناراحت میشم مخصوصا موقعه خوابیدنش دلم یه زره میشه براش آخه اونم بچه‌اس دیگه من نمیتونم خودمو کنترل کنم چیکارکنم دست خودم نیست

نمیدونم چرا حس کردم چقد گناه داره پسرت😭😭

طبیعیع من ک یدونه دارم همینکارپ میکنم

دیگه این رفتارها و بیشتر مامان انجام میدن اصن خودت رو ناراحت نکن

سوال های مرتبط