۱۲ پاسخ

خیلی محکم باحرف زدنت بهشون بفهمون که حق دخالت ندارن...مثلا وقتی اومدن بغلش کنن بگو صبرکنید فعلا باید شیرش بدم نه بگو الان میخوام جاشو عوض کنم.بعد خوابش کن...یااگه خواستن چیزی بهش بدن بدون رو دروایسی بگو چرا اینو بهش دادین بخوره بچم فعلا زوده براش...هرچی میگی حتمأ بچم رو بهش اضافه کن...ناراحتم شدن بذاربشن ولی بعدش میفهمن...من همینکارو کردم ازهموم اول دست و زبونشون کوتاه شد.البته شوهرمم پشتم بود چون مجبورش کردم پشتم باشه گفتم اگه این بچه ما میشه پس هیچکس حق دخالت نداره وگرنه خودت تو خونه همه ی مسئولیتش رو قبول کن هرجاهم رفتی هرکاری خواستیش بکن خواستی بدش مامانت یامثل توپ فوتبال ولش کن تو خانوادت...اینوکه بهش گفتم گفت راست میگی باشه اجازه نمیدم کسی دخالت کنه.ازاونموقع هرکدوم از خانوادش حرفی بزنن میگه اول از خانومم اجازه بگیرین اون مامانه بچه ست

پسر اونا رم ما داریم بزرگ میکنیم دیگه چه برسه بچه خودمو
نه خواهرم همچین حسی نداشته باش:)

مهم اینه که بچه تو نه بچه ی اونا اینو بهشون بفهمون پسر یار مادر خونواده شوهرت اگه خوبن ک هیچ اگه نه که همون بهتر تو کله پوکشون کنی این بچه منه ن شما

خیلی بده میفهمم چی میگی، یه جوری رفتار میکنن که آدم باورش میشه حرفا و کاراشون
ولی تو رو نده و هر وقت هم گفتن بچم... محکم بغلش کن و کلمه بچه من رو زیاد استفاده کن...

برای بچه منم حس مالکیت دارن
حتی میگفتن اسمشو ما باید انتخاب کنیم
ولی من یه گوشم در شد یکی دروازه‌
بدون بی احترامی بهشون کار خودمو میکنم
یه جفت جوراب نخریدن و ندادن به بچم که حس مالکیت دارن روش
خودخوری میکنم باخودم ولی نمیزارم اونا کارشونو کنن

کاش خاهر بجای بچه دست بردار شوهرم بودن خانواده شوهر من چسبیده ب شوهرمم از زمانی ک ازدواج کردیم همش انداخته ان رو ما الانم اومدن خونمون 🫤🫤

ای بابا لذت ببر که به بچه ات اهمیت میدن،اگه تو نبودی که این بچه نبود،

خانواده شوهر منم اینجوری بودن شوهرم رو راضی کردم حتی طلاق نگرفته هم حضانت داد ب من ک در صورت طلاق یا مرگ بچه برای همسرمه دیگه اروم شدم بهشونم نشون دادم دیگه حرفی نزدن 😂و اون حس مالکیتشون رفت

والا خانواده شوهر منم به بچم میگن دخترمون . بچمون و اختیاردار کامل میدونن خودشونو و بچه خودشون
ولی اهمیتی نمیدم مهم اینه واقعا بچه منه نه اونا

نوه اول باشه همینه

واییی منم

عهه وااااا

سوال های مرتبط

مامان سپهراد مامان سپهراد هفته دهم بارداری