۱۷ پاسخ

انشالله خدا کمکت کنه

پس تو ترس از طبیعی داری .یکاری کن یه جایی یه دکتری رو پیدا کنه همونجور میخوای زایمان کنی .از نظر من وقتی از چیزی خوشت نیاد همش ترس واسترست زیاد تر میشه خیلی سختت میشه

برا من که همون موقع بخیه میزنه .به شوهرم که میگفتم .میگفت مثل روز اوله 🫠نمیدونم دیگه .ترسم خب یکی از چیزی میترسه من از سز و اتاق عمل وحشت داشتم همش دعا میکردم طبیعی بشه😁

باز زایمان دوم برا دخترمم استراحت مطلق شدم .چون بچه اولم کوچیک بود بغل میکردم افتادم رو خونریزی .بعد کیست واژنم پیدا کردم که دکترم گفت به خاطر دوتا بچه پشت سرهم اینجور شده فشار اومده .دیگه سال ۱۴۰۰ هم دکتر خصوصی داشتم هم ماما خصوصی .دکترم گرفتم چون کیستمو موقع زایمان جراحی کنه .دیگه ساعت هفت شب با درد رفتم بیمارستان ۴سانت باز بودم .سریع همون بیمارستان با مامام با دکترم هماهنگ کردن .اومدن ساعت هشت بچم بغلم بود 🫠

زایمان اولم چون اول سال ۹۹ بود رسم ماما خصوصی نبود یعنی اگه ماما شیفتش نبود نمیتونست بیاد .دیگه منم شبش کیسه آبم پاره شده بود دردم نداشتم به صبش امپول فشار زدن درد القا کردن ولی دهانه رحم نیم سانت بیشتر نبود.دیگه وقتی ماما خصوصیم اومد یه امپول بهم زد سریع دهانه رحم پیشروی کرد شد هشت سانت .دوسانتم رو توپ کمکم کرد دستمو گرفت ورزش داد بعد برد رو تخت زایمان کردم یعنی کلا سر جمع از ساعت یک اومد پیشم تا چهار ربع کم بچم بغلم بود

ممنون عزیزم انشالله .من طبیعی بودم چون فوبیای عمل واینا داشتم.ماما خصوصی داشتم کلاسای زایمان رفتم .خیلی راضی بودم .با این که شبش کیسه آبم پاره شد رفتم‌بستری شدم‌ صبش هر ماما یی می‌رسید دست میکرد معاینه میکرد ساعت یک دیگه شوهرم زنگ‌زد به مامای اولم که خودت شیفت نیس نمیتونی بیای یکی رو معرفی کن‌.دیگه ساعت یک ماما یه نفر دیگه رو فرستاد ساعت چهار ربع کم بچم بغلم بود

من چون بچه اولم زد به دنیا اومد .الانم به خاطر فشارهای عصبی درد وانقباض دارم دکتر گفت باید بزنم که اگر خدایی نکرده بچه به دنیا اومد مشکلی نداشته باشه

اره پنجشنبه نوبت سونو دارم از یه جایی دیگه برم مطمئن بشه ازمایش برم .اول دی ام باید بستری بشم امپول ریه بگیرم با سرم سولفات .انشالله به سلامت حاملگی بیا سر بشه بچه هامون بغل بگیریم

واقعا 🥲چقد دکترم نامرد بود به خدا ممنون خدا خیرت بده منو از بلا تکلیفی در اوردی

به خدا از دست این دکترا میترسم دیگه درست غذا بخورم 🫠🥲خیلی نه تازه به مادرم میگم دکتر اینجور گفته .میگه راست میگه شاید اشتباه شده اخه شکمت خیلی کوچیکه🫠

رفتی سونو نشون دکترت دادی ؟چیزی نگفت؟ منم ۲۸ هفته و۶ روز بود رفتم ۱۶۰۰ بود .دکتر ایقد منو ترسوند چرا ایقد وزنش طبیعی نیس .دوباره بهم ازمایش قند نوشته که مبادا قند گرفته باشم.بهم سونو نوشته دوباره یه جای دیگه که ببینه اشتباه نشده باشه .اصلا یه وعضی

اره عالیه منم ۲۸ هفته رفتم ۱۳۳۰ بود
دیابت داری؟

مال من ۱۲۴۰ بود

ماشالا عالیه عزیزم

عالیه

وزن بچه ارتباطی با شکم مادر نداره

باید یک باشه ماشالله تپلیه

سوال های مرتبط

مامان رستا ❤️ مامان رستا ❤️ روزهای ابتدایی تولد
مامان معجزه خدا جون مامان معجزه خدا جون ۳ ماهگی
مامان محمد شاهان🩵👶 مامان محمد شاهان🩵👶 هفته سی‌وپنجم بارداری
مامان تو دلی هام مامان تو دلی هام هفته بیست‌وپنجم بارداری
مامان قند عسلم مامان قند عسلم هفته سی‌وهشتم بارداری