۱۱ پاسخ

من مامانم یک سال ونیم نزدیک دوساله که خونه شون بردجای دگ ودوریم،ازهمون موقعه دگه حال حوصله هیچی و ندارم دگه حتی حال بیرون رفتنم ندارم،این بجم که همش دنبال بازیه یکی بیادباهاش بازی کنه تو خونه های اپارتمانی هم که انرژی بچه خالی نمیشه،خرچی هم بزرگ ترمیشه بدترمیشه لجبازی هاش،غززدناش،گریه های الکی،دگه کم آوردم

منم اکثرا اینطوریم

من میبرم میزارم خونه مادرشوهرم

اره چون‌۲۴ ساعته است دیروز ظهر نخوابید شب ده و نیم خوابش برد منم رفتم دوش بگیرم زیر دوش مدام صداش میومد اومدم بیرون حتی از جاش تکون هم‌نخورده بودولی دیگه وقتی خوای هم هست‌ما آرامش نداریم

اگ‌از ساعت ۱۲ بخابن تا صب از خدامه ۵ صب نمدونم‌چکار داره بیدار میشه

میدونی چرا عزیزم با این همه مشکل بچه داری خودش مشکله
ن سفری ن مسافرتی فقط بمون تو خونه با یه وحشی معلومه ادم دیوونه میشه

بچه های الان انرژیشون زیاده و ما قدرت تحملمون اومده پایین و قطعا ب خاطر کمکی نداشتن خسته شدی

آره دوست دارم بکشمشون بعضی وقتا واقعا ولی بعدش با خودم میگن من خاستم به این دنیا بیان تقصیر این طفلکا چیه

منم خستم یقران😭

منم رد دادم بخدا

دقیقامنم دیگ رد دادم الانم ب زور خوابوندمش از بس روپام تکون دادم دیگ بدم میاد از خودم عصبی شدم حوصله خودمم ندارم

سوال های مرتبط