#دل نوشته
میدونید من فکر میکنم اینکه بعضی ها از بچه داری خسته میشن..یا فرصت بازی با بچه پیدا نمیکنن...یا دائم سر بچه داد میزنن یا برعکس کسانی که از بچه داری لذت تمام میبرن ، برمیگرده به مدل زندگی ، نه آروم بودن بچه
شما الان دو تا بچه شیطون رو تصور کنین که مثلا هر دو ساعت ۹ صبح از خواب بیدار میشن
مادر بچه اول خودش تا ساعت ۹ کنار بچه خوابیده و حالا با هم بیدار میشن و تا بیاد صبحانه آماده کنه و هر دو بخورن و پوشک عوض کنه یک ساعت گذشته و حالا باید بره سراغ ناهار آماده کردن با بچه شیطونش و کلی چالش..این وسط خونه هم نامرتبه و بچه سر وسایل مختلف میره و مادر اعصابش خرد میشه و ممکنه داد بزنه یا بکن نکن کنه. ظهر میشه بدون اینکه وقت مفیدی با بچه گذرونده باشه.
حالا مادر بجه دوم رو تصور کنین که ۷ صبح از خواب بیدار میشه و در نبود بچه صبحانه مفصلی میخوره و کمی دور و اطراف خونه راه میره و ناهارشو بار میذاره و ساعت تازه شده ۹ صبح و کم کم بچه بیدار میشه
مادری با انرژی، خونه مرتب و ناهار بار گذاشته شده، کاملا آماده برای بازی و آموزش و وقت مفید گذاشتن با بچه...
و از بچه داری لذت میبره ..😍
هر دو مادر هم بچه شیطون دارن
پس الکی دنبال بهانه نباشید که فلانی حتما بچه اش آرومه که مدام دارن باهم بازی میکنن و شعر میخونن....نه
.همه ی لذت زندگی برمیگرده به مدل زندگی ما
به برنامه ریزی ما
من هر چیزی که مینویسم رو تجربه کردم و نتیجه های متفاوت رو بررسی کردم
هیچوقت شعار نمیدم...

تصویر
۲۰ پاسخ

اینم تجربه کردی ک وقتی بچت خوابه نباید حتی جیک بزنی چرا چون بیدار میشه

شاید حرفات درست باشه ولی کلیت نداره گلم
من یه مادر شاغلم و بشدت از بچه داری خسته ام نه بخاطر اینکه شاغلم
بخاطر اینکع بچم بدخوابه
بد لجه و اینکه خودمم هزارتا درد و مشکل دارم
هیچکی دلش نمیخاد وقتی بچه اش خوابه به کاراش نرسه اتفاقا من آرزومه که بچم بخوابه و من ب کارام برسم ولی چه میشه کرد

گاهی وقتا شرایط اونجور که ما میخایم پیش نمیره

خب وقتی شب قبلش خوب نخوابیده باشی
صبحم زود بیدار شی
بازم استانه تحمل پایینه
بنظرم کمکی داشتن خیلییی تاثیر دارع

موافق نیستم شرایط بچه ها و مامانا و زندگیا متفاوته

بچه من ساعت ۲ شب بزور میخابه وسطاشم صدبار بیدار میشه اگه مادر دوم بچش مثل من باشه خب نمیتونه خوب بخابه و ۷ صبح بیدار شه

دختر من انقد خوابش سبکه من رو نوک انگشتام میرم دستشویی تا قبل بیدار شدنش چه برسه پاشم کاری بکنم یا نهار بار بزارم به نظرم بعضی روزا مثل پریود یا مریضی اگه نرسیدین با بچه بازی کنیم به هم دیگه حس عذاب وجدان یل مادر ناکافی بودن ندیم همین که یه مادر به بچش شیر میده ویتامیناشو میده غذا درست میکنه بهش میده پوشک عوض میکنه حموم میبره یعنی مادری میکنه

من خودم این ساعت بیدارمیشم دخترم صبحی بودنی ولی بچم خوابه نمیشه ظرف شست نمیشه جارو زد بیدارم بشه نهایت نیم ساعت خودش بازی کنه کلا بغلمه ....

واسه ما شاغلا ک خواب کافی نداریم و کمک نداریم واقعن بچه داری سخته مخصوصا ک بچه مشکل خواب و رشد داشته باشه دختر من دوازده زودتر نمی خوابه تا ساعت ۵ ک برم سرکار چندبار بیدار میشه همیشه خسته ام و انرژی و روحیه ندارم

اگه مث من باشی که بچه هام بو میکشن کافیه از کنارشون پا شی بیدار میشن ،کنارشونم باشم تخت میخوابن. مغزم از کمبود خواب با دوتا بچه پشت سرهم داره داغون میشه چطوری میتونم زودتر پاشم .وقتی بچه خوابه کارامو بکنم ؟؟ولی اینو قبول دارم که میشه از بچه‌داری لذت برد اما بازم بچه ذاریم تا بچه. من دوتا بچه بزرگ کردم هرکدوم یه شکلی ان

حرف شما درسته ولی بچه هایی مثل پسر من که تا صبح هزار بار بیدار میشن و شیر میخورن ادم نمیتونه خواب کافی داشته باشه اینجوری بدتر مادر بی اعصاب میشه فرقی نمیکنه در هر صورت

افرین دقیقا

شرایط روحی مادر خیلی موثره عزیزم
یه مادر غمگین و افسرده دل و دماغ هیچیو نداره

توروخدا کمک منم کن با برنامه ریزی جلو برم من سه تا بچه دارم یه بابایی مریض اصن وقت هیچ کاری رو ندارم همیشه خونه بهم ریخته یه عالمه ظرف کار میکنم ولی هیچ وقت هیجان مرتب نیست به درس و مشق اون دوتا بچم اصن نمی‌رسم باهاشون کار کنم به منم کمک کن حداقل تا عید برنامه ریزی رو یاد بگیرم

همه ی زندگی ها شرایطشون یکسان نیست من یه بچه یکساله آروم دارم که ساعت ۱۲ شب میخوابه هیچی تغیری هم نمیتونم ایجاد کنم تو خوابش تا صبح دوبار بیدارم میکنه برای شیر ۴ و نیم صبح برای نماز بیدار میشم و ۶ صبحم به همسرم صبحونه میدم هیچ عذاب وجدانی هم ندارم بابت خواب صبحم چونکه دیگه جونی برام نمونده آدمی که تیروئید کمخونی و کمبود ویتامین و افسردگی داشته باشه نمیتونه بیشتر از این مفید واقع شه چونکه دیگه بدنم بیشتر از این نمیکشه

نمی‌دونم بگم موافقم یا ن من مامانی ام ک با بچه ام بیدار میشم شاید نیم ساعت زودتر ولی خب ب هیچ کاریم نمیرسم خونم هر دفه ی جاش نامرتبه ولی دایم پیشم بچمم باهاش بازی میکنم تاحالا سرش داد نزدم و با بچم عشق میکنم کارای خونه اصلا برام مهم نیست هر دفه بتونم ی جاشو مرتب میکنم و ناهار یا شام درست میکنم پس ربطی ب زود بیدار شدن نداره.اتفاقا زودتر بیدار شی زودتر انرژیت خالیت میشه

تا با کفش های کسی راه نرفتی قضاوت نکن
من هر تایمی بیدارشم پسرمم بیدارمیشه یخچالو بازکن تو اشپزخونس صبحانه مفصل نمیشه خورد که هیچ یه لیوان ابم نمیرسه بهم😂

۱۰۰ درصد نمیشه واسه همه این نسخه رو پیچید من خودم خیلی کنار پسرم وفت میگذرونم اصلا هم زیاد عصبی نمیشم و بکن نکن نمیکنم ولی پسرم نه تا ۹ مبخوابه نه شب میزاره خوب بخوابم صبح هن حتما باید کنارش باشم من بلند شم اونم پا میشه

من قبلا بجه هام ۱۰شب میخوابیدن و۷صبح بیدار بودن خیلی سختم بود اینجوری
حالا با خودمون ساعت ۱میخوابن و بعضی وقتا تا ۱۰صبح اگه همسرم برا سرکار رفتن صدا نکنه خوابن
منم تا وقتی میخوان بیداربشن همه کارهارو میکنم و بعدش انرژی دارم برا بچه

بچه من هر ساعتی بخوابه ساعت 6 یا 6/30 بالا سرمه
و اینکه شب تا صبح ده بار بیشتر بیدار میشه
من بچم نارس بدنیا اومد از اولش خودم بودم تا الان .بچم اینقدر ریز بود مامانم جرات نمی‌کرد بغلش کنه جز خودم هیچکی کمکم نبود ‌...
سبک زندگی هم هر جور باشه بازم ی مادر خسته میشه از بیخوابی از گریه و نق بچه ....

نه عزیزم وقتی تا صب هر نیم ساعت بچه بیدار میشه باید بخوابونیش تا دوباره بخوابی دوباره همین روال تا صب... پس تا لحظه اخر که بچه خوابه استفاده میکنی که ی ذره کمبود خوابت جبران شه

من مامان دومم ولی گاهی خسته میشم گاهی داد میزنم گاهی کم میارم

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
حالا که فهمیدیم بازی مهمه چطور با بچه ها بازی کنیم ؟و چه اسباب بازی هایی برای بچه هامون بخریم؟
ما دو نوع اسباب بازی داریم
یکی که از بیرون می‌خریم یکی هم اسبابه بازی هستش مثل قابلمه ملاقه دکمه و..که برای بچه ها جذاب‌تره
چه اسباب بازی برای بچه ها انتخاب کنیم؟
اول از بازی آسون شروع میکنیم بعد میریم سراغ بازی سخت‌تر
اسباب بازی که میخوایم انتخاب کنیم براساس سطح توانمندی بچمون انتخاب کنیم
اگر برای شروع بازی مشکل داریم چیکار کنیم؟
مثلا دست و دلمون به بازی نمیره یا کودک همکاری نمیکنه
مشکلات درباره شروع بازی هم به کودک مربوط میشه هم به والد
یه سری بچه ها زود یه بازی رو رها میکنن باید مشکل رو بررسی کنیم از دعوا کردن افسردگی اضطراب ذهنش رو جمع نمیکنه
در یاد گرفتن ضعیفه علتش خیلی مهمه
خیلی مهمه کودک متناسب با سنش با شما بازی کنه و این در مورد بچه هایی هست که یه بازی رو شروع میکنن و هی میرن سراغ انواع بازی های دیگه و اصلا تو هیچ بازی نمیمونن باید به مشاور مراجعه کرد که علت رو بررسی کنه
و یکی ازین مشکلات مربوط به والد
که تو بچگیش اصلا باهاش بازی نشده و ما باید با خودمون تمرین کنیم
ما یک کودکیم و وارد دنیای کودکانه بشیم
و سعی کنید طوری بازی کنید که خودتون هم لذت ببرید
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
خب چند تا راهکار میگیم ولی قبلش تو دو یا سه سالگي بچه رو یا بفرستیم مهد یا اینکه بگیم بچه ای بیاد خونتون یا شما برید خونشون که کمتر وابسته ی شما باشه تو بازی کردن.
حالا برای اینکه بچه ها تنها بازی کنن:
پارچه های مختلف دکمه ها و چسب و قیچی و حالا کنار این ها وسایل بازیافت مثل انواع بطری ها و ظرف های پلاستیکی و...
چجوری بچه ها را آماده کنیم تنها بازی کنن؟
مثلا بچه ای که تا حالا تنها بازی نکرده بگیم برو یک ساعت بشین و خودت برای خودت بازی کن یا بسه دیگه چقدر به من میچسبی
این باعث بدتر شدن میشه و نتیجه عکس داره و بیشتر وابسته شما میشه
مثلا کتاب میارید جلو خودتون که دارید کتاب میخونید ولی حواستون به بچتونه بگید من کتاب خودم رو میخونم توام با کتاب خودت بازی کن و همچنین بازی باشه که بتونه تنهایی انجام و نیاز به ما نداشته باشه یا مثلا دارید غذا درست میکنید یه وسیله بازی یه ظرفی چیزی بزارید جلوش اول خودتون یکم باهاش بازی کنید مثلا صدا درست کنید انواع ظرف ها و انواع صداها درست بشه و وقتی خوشش اومد دوست داره ازتون بگیره و اون انجام بده
از یک دقیقه شروع کنید بگید این یک دقیقه من غذا درست میکنم یا مطالعه میکنم و تو بازی کن پ کم کم این زمان رو بیشتر کنیم و بچه ها یاد می‌گیرند این زمان رو مادر یا پدر برای خودش میخواد وقت بزاره و اون هم یاد میگیره خودش رو سرگرم کنه.
اگر خیلی برای بچه بازی بخرید و فرصت ساخت و ساز و کاردستی و...رو برای بچه فراهم نکنید ممکنه سخت‌تر تنهایی بازی کنند
مامان آوین مامان آوین ۱۵ ماهگی
سلام عزیزای دل.لطفا این تاپیکو بخونین.شاید حرف دل خیلی از مادرا باشه. هممون میدونیم بچه با بچه فرق داره. حتی یه خواهر برادر توی یک خونه شبیه نیستن. پس بچه هارو باهم مقایسه نکنین. بعضی بچه ها برونگران.یعنی اجتماعی هستن و زود جوشن و زود با محیط جدید جور میشن. بعضی بچه ها درونگران.این بچه ها حتی اگه شیطون ترین بچه توی خونه باشن، توی محیط بیرون ساکتن یا دیر جوشن و اجتماعی نیستن.
دختر من درونگراست و ذاتیه.با اینکه زیادی تو جمع های شلوغ و بچه های مختلف میبرمش. ولی تا محیط براش اعتماد سازی نشه، اصلا نه حرف میزنه و نه بازی میکنه... ولی توی خونه تاااا دلتون بخواد شیطونه. به این بچه ها برچسبه خجالتی بودن نزنین. یا به زور وادارشون نکنین وارد بازی بشن. یا ببین خاله چی میگه؟ برووو.حرف بزن دیگه. ای وااای بچم حرف‌ نمیزنه.خجالت میکشی مامان؟؟؟؟ لطفا اینکارو نکنین با بچه هاتون.
و حق هم ندارین اگه مادر یا بچه ای اینجوری دیدن بهش برچسب های مختلف بزنین.هرچی از ذهنتون میگذره رو به زبون نیارین. احترام بزارین به هربچه با هر مدلی.
یه بچه ای زود راه میره یکی دیر راه میره. یه بچه ای زود حرف میاد و یه بچه ای دیر حرف میاد. یکی بازیگوش تر.یکی آرومتره.یکی دندون زود درمیاره یکی دیر درمیاره. در کنار این موارد جسمی، موارد روحی هم رعایت کنین. بچه ها خیلیییی خوب متوجه ها حرفها میشن. متوجه کلمات منفی میشن. هم خودتون نگین.هم اجازه ندین بقیه بگن...
مامان 🐥ایلیا 🐣 مامان 🐥ایلیا 🐣 ۱۶ ماهگی
واقعا سجده شکر به جا بیارید بچه هاتون خوب غذا میخورن با خودشون بازی میکنن شیر شب بچه هاتون خیلی وقته قطع شده ، من دقیقا یک سال و یک ماهه یک ساعت خوابم دو ساعت نشده شبا یه جیغ و گریه هایی میکنه که نگووو همش باید سینم دهنش باشه روزا هم اصلا غذا نمیخوره انقد جیغ جیغوعه همش بهم چسبیده خودش بازی نمیکنه شوهرم اصلا کمک حالم نیس الان پریودم سرما خوردم دندون درد دارم دیشب پسرم یگ شب خوابید ۳ شب بیدار شد تا ساعت نه صبح انقد سرش داد زدم پرتش کردم اونور انقد که خسته بودم کلا من سر پسرم خیلی سختی کشیدم پسرم بچه آرومی نیس من یک ساله حسرت به دل موندم یه فیلم نگاه کنم از صبح که پامیشم در حال بازی و آماده کردن صبحونه و ناهار و شامش آخر هم هیچی نمیخوره خونه زندگی رو همش بهم میریزه زیرش زیر سفر ميندازم غذا رو ور میداره بلند میشه میماله در و دیوار تلوزیون مبل فرش غذا روش blw میدم بازم نمیخوره اول که غذا شو با هزار زحمت درست کردن میزارم جلوش پرت میکنه اینور اونور میماله زمین و سر صورتش پا میشه دیگه واقعا اعصاب نمونده برام خونه بابام اینا میبرم مامان بابام نگه میدارن ولی خواهرم همش غر میزنه دیگه حامله نشووو آرامش آزمون گرفتی داداشم من اونجا بودنی خونه نمیمونه میگه سر و صدامون زیاده آبجیم اعصابش نمیکشه شوهرم خیلی بیخیاله اصلا تقسیم وظایف نمیکنه تو هیچ کاری نه خونه تمیز کردن نه بچه داری نه خرج و مخارج بچه هیچ که هیچ ، یک ساله تمامه حتی یک شب نیم ساعت بیدار نمونده بچه نگه داره تازه خوابم خوب شده ساعت ۱۰ شب جاشو جدا کرده میره اتاق می‌خوابه همشم میگه بچه ساکت کن