خب خانوما بیاین از تجربه دیگم بگم
اینم بگم شما مادری تجربه ها رو میخونی میتونی از تجربه ها درس بگیری میتونی تو برنامه استفاده کنی من ک حد اازذاین برنامه خاله زنک بعضی چیزا خیلی ب کارم اومده
از اونجایی ک پسرم ب جز ماست و برنج و سیب و موز چیزی نمیخوره شیر روز هم قطع کردم (تاپیک قبلم گفتم ) دیشب براش با شیره انگور و کره بادام زمینی مخلوط کردم نمیخوره اومدم دنبالش کردم 😂 دستاشو گرفتم قاشق کردم تو دهنش اگه بخاد چیزی نخوره یا دهنشو محکم می‌بنده یا فرار می‌کنه یا هم گریه میکنه ، مزه شو دوست داش هم دوست داش بخوره هم نخوره خلاصه تا آخر همینجوری بهش دادم تا باباش از سرکار اومد ویفر خریده بود با همین ترکیب ویفر باز کردم بهش دادم اول نخورد ولی بعدش خورد صبحم همینجوری بهش دادم رو سیب هم یکم مالیدم خورد ولی دیگ نخورد
اینم اولین ترکیبی ک پسرم خورد
حالا میخام برم از نان فانتزی ها ویفر بدون طعم بگیرم همینجوری بمالونم بخوره

تصویر
۵ پاسخ

اگر الان دنبالش کنی دیگ خودش نمیخوره

روشت اصلا درست نیس .
تا کی میخوای دنبالش بدویی.
از ی مشاور تغذیه کمک بگیر .
نداکلکته چی خیلی خوبه .اینستا شو چک کن

اخرین تلاش های یک مادر واس غذا دادن ب بچه😂من پسرم بچه تربود تخمرغ ابپز و با موز قاطی میکردم ک بخوره🥶

سعی کن دنبالش نیوفتی بد غذا میشه

از من میشنوی دنبالش نکن بزرگتر بشه بپ غذا میشه ،(پسر من اینجوری شد)

سوال های مرتبط

مامان فرفری مامان فرفری هفته سی‌وپنجم بارداری
🥰عزیزان دلم واکنش هاتون نسبت به تاپیک قبلیم برام جالب بود بعضی ها دلم و شکوندن بعضی ها با محبت همدردی کردن ❤️🙏🏻 من اصلا دختر لوس و نازپرورده نیستم اتفاقا صبور و تو درد مقاومم خیلی به اصطلاح خیره ام تو مریضی یا درد ، من برای بارداریم iui کردم IVF کردم روزی ۴ تا آمپول ب شکم و بازو میزدم انواع اقسام آزمایش ها و دادم هفته ای سه بار سونو واژینال داشتم تا دکتر وضعیت تخمدان ها رو ببینه ، خلاصه می‌خوام بگم راه طولانی و سختی و تا اینجا اومدم همیشه هم خندیدم و خودم با روحیه شاد نگه داشتم ، دوست داشتم قوی باشم محکم باشم گاهی از درد می پیچیدم به خودم اما برو خودم نیاوردم تا همسرم ناامید نشه ناراحت نشه
این تجربه فقط ی آزمایش ساده بود و اولین بار هم بود ک من حالم بد میشد سرم گیج رفت و تهوع گرفتم فکر کنم فشارم یهو افتاد چون موقع خون گرفتن اذیتم کرد هی زد دید خون نمیاد چرخوند تو رگم باز درآورد دوباره زد، اتفاقا تو آزمایشگاه خندیدم گفتم فکر کنم خونم تموم شد دیگه ،وقتی اومدم بیرون یهو حالم بهم خورد ،
می‌خوام بگم این که برچسب لوس و نازپرورده و نازنازی بزنید ب کسی درست نیست اینکه بگید چطوری میخوای زایمان کنی درست نیست ، آدم همیشه که ی اتفاق براش نمی‌افتد ، یکبار پیش اومده