۸ پاسخ

برا چی رفتی ان اس تی بدی

بیمارستان دولتی منطورتع قبول نمیکنن؟؟؟؟

من که گفتم نامه فوبیا قابل قبول نیست! فوبیا یعنی چی؟؟ یعنی ترس وحشتناک که دارین یکی که وحشتناک از یه چی بترسه هیچوقت حامله نمیشه چون به شدت از زایمان میترسه... به دکترت بگو چیز دیگه بنویسه

عزیزم‌ بیخیال قم دیگ برو تهران

دختر من یک روز کامل با فشار بالا و شرایط اورژانسی و درد زیاد بازم قبول نمیکردن سزارینم کنن. آخر چون از پارگی کیسه آبم ۲۰ ساعت می‌گذشت و احتمال خفگی بچه بود بردنم سزارین. بعد تو فکر میکنی جایی دیگه فوبیا قبول میکنن؟؟
تنها راهش اینه که دکتری پیدا کنی که تو بیمارستان مدنظرت باشه و با نامه خودش سزارینت کنه. حتی نامه یه دکتر دیگه خارج از بیمارستان هم قبول نمیکنن. فقط پزشک خود بیمارستان

عزیزم من ختم بارداری دادن بهم دکترم گلپایاگانی بود بازم قبول نکردن چون زایمان پرخطر بودم فرستادن فرقانی ده روز بستری بودم با بدترین شرایط مامانهای اینجا میدونن... آی سیو هم بستری شدم به خاطر ضربان قلب نامنظم و تنگی نفس آخر به زور طبیعی اوردنم فرقانی آشغالن

معیارسون برای ترس ضربان قلبته؟
با فوبیا قبول نمیکنن یه دمتر پیدا کن اختیاری سز کنه وقتتو تلف نکن

انقباض بوده حتما
والا من قمو بیخیال شدم میرم تهران
نامه امو هم گرفتم

سوال های مرتبط

مامان لنا خانوم 🩷✨ مامان لنا خانوم 🩷✨ ۱ ماهگی
تجربه سزارین من:

خبببب من ۳۷ هفته و ۳ روز ب خاطر دردایی ک داشتم قبلش و تهدید ب زایمان زودرس بودم زایمان کردم
۳۶ هفته و ۴ روز دردم گرفت ک رفتم بیمارستان دولتی نزدیک ان اس تی دادم گفتن ک درد رو نشون داده و ضربان قلب بچه خوب نیست
معاینم کردن ی فینگر (۱سانت) بودم ک گفتن بستریت می‌کنیم و بهت آمپول فشار میزنیم تا زایمان کنی
ولی بچه ممکنه بره دستگاه و اینجا nicu پره و از این حرفاااا
دردای من انقباض بود
ینی ی نقطه از شکمم مخصوصا دور ناف با حرکت بچه ک سفت می‌شد درد شدید میگرفت و این دردا شده بود هر ۷ دیقه ی بار
ب دکترم زنگ زدم گفتن ک برو بیمارستانی ک من هستم خودم میام بالاسرت ببینیم وضعیت چیه
اینقددددد استرس داشتم خصوصا ک همسرمم نبود
خلاصه ب بیمارستان دولتی ب‌زوررررر رضایت شخصی دادم و اومدم بیرون
فقط اومدم خونه لباس عوض کردم پروندمو‌برداشتم و رفتم بیمارستان خصوصی ک دکترم هست
رفتم اول ان‌ اس تی گرفتن و درد و انقباض رو‌ نشون میداد
همچنین ضربان قلب بچه خوب نبود ب دکترم گفتن
ک دکترم گفت باید بستری شم
بستریم کردن و سولفات و بتامتازون(آمپول ریه) بهم تزریق کردن
و مراقبتا شروع شد ولی همچنان درد داشتم
بدیش این بود ک تو زایشگاه بستریم کردن و اجازه داشتن گوشی و همراه رو نداشتم و این خیلی سختترش می‌کرد ….