درد دل🙂🙂


چند روز پیش تولدم بود خودم کیک سفارش دادم و کل طایفه ی شوهرمو برای شام دعوت کردم همون عصر موتور شوهرم که از روی دلسوزی داده بود دست پسر برادرش تو شهر گرفتن از دستش و بردنش🙂🙂
و فک نکنم پس بدن مزایده بود
حالا شوهرم دهن باز می‌کنه میگه بخاطر تولد تو بود🫠
تولد سی تومنی آب خورد منم هرچی از دهنم در اومد بهش گفتم گفتم همش یه کیک خریدی اونم یه تیکش به من افتاد تر و طایفت اومدن خوردن میگه جدیدا پرو شدی😏😏
گفتم پرو تویی که چون هیچ انتظاری ازت نداشتم سوار شدی یه جوری میگی سی تومن رو دستمون گذاشتی انگار طلا خریدی برام
موتورو به شرطی به پسر برادرش داده که فقط بره یه نون بگیره ولی اون برده وسط شهر اون روز هم تو شهر بود بهم گفت زنگ بزن وقتی اومد کیکو بیاره بعد میگه تو مسیر قنادی موتورو ازش گرفتن و بخاطر تو بود😏
ولی تو فردوسی ازش گرفتن 🫠
واقعا نمی‌دونم با همچین آدمی چکار کنم ظهر بیدار میشه بیکار و بی‌عار تا شب می‌ره میگرده از اونور شب می‌ره تا صبح با دوستاش و ر ق بازی🫠منو پسرمم تو خونه امروز قرار بود بریم خانه بازی یه دروغی سرهم کرد و رفت منم زل زدم تو چشماش گفتم یه دروغگویی که لنگه نداری🙂🙂
تعریف از خودم نباشه ولی هرچی میکردم هیچ عیبی ندارم نمی‌دونم چرا خدا اینو گذاشت سر راهم بخدا تو همین عروسی خواهرم آبجی و زن داداش یکی از فامیل هامون یه جوری میکوبیدن تو سر و صورتشون که چرا زودتر منو ندیدن بیان جلو برای داداششون بیاو ببین کاش پسره رو ببینی کاش دو متر قد هیکلی خانواده دار مودب با شخصیت🫠🫠قربون کارای خدا برم که میگن بی حکمت نیست کاش بگه این زندگی من حکمتش چیه

۸ پاسخ

💔💔💔💔💔

اره بخدا گند زدیم اونم بد اینا مارو پیر میکنن انقد حرص میخوریم

خواهر دیگه بدبخت شدیم رفت پی کارش

هرچی میام یچیزی تایپ کنم چیزی نمیتونم بگم

سی تومن چی خریدی
بیکاری قومش دعوت میکنی

خب‌ اصن نباید فک فامیل اونو دعوت میکردی .تولد دو نفره بین خودتون بگیرید .برا اونا چرا

😔😔😔چقد سخت عزیزم....خیلی ناراحت شدم...عب نداره غصه ندارم فقط

اگر کار نمیکنه پس خرجی زندگیتتون از کجا میاد

سوال های مرتبط