می‌دونم سرتون و بردم با این سوالم، ولی دیگه نمی‌کشم.... اونایی که از خونوادتون دورین، بچه هاتون از چند ماهگی به بعد مادر پدرتون و میبینن غریبگی نمیکنن؟؟ من دیگه نمی‌کشم میام دو روز خونه مادرم استراحت کنم، بیس چاری از ترس چسبیده به پام🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

من اکثرا تماس تصویری میگیرم اشناعه باهاشون

منم همین شرایط رو دارم . یک هفته پیش که رفته بودم مشهد ، پسرم خیلی خوب بود. یعنی همون یکی دو ساعت اول غریبگی میکرد بعد اوکی شد.

ربطی به دوری راه و کم دیدن نداره عزیزم
من با مامانم ۱۰دقیقه فاصله دارم و زیاد هم میبینیم همو ولی پسرم چون تو سن اضطراب جداییه ازشون فرار میکنه میاد پیش من

من وقتی چهار ماهش بود رفتم خداروشکر با همه اوکی بود نمی ترسید چون خیلییی ازشون دورم شاید سالی یکی یا دوبار بتونم برم خونه مامانم نمیدونم اینبار ک برم چیکارا کنه 😅

دقیقا مشکل منم همینه
بعد سه ماه اومدم خونه بابام
گفتم دیگه بزرگتر شده میمونه
ولی دیوونمون کرده از بس گریه میکنه

والا مامان‌ من ی کوچه با ما فاصله اس حتی مادرشوهرم ولی وقتی میرم خونه هاشون بچه به من چسبیده حتی تو خونه خودمون
اینم مثل کولیک و واکسن و رفلاکس میگذره

منم همینم خواهر بابامو ک میبینه اینقد گریه میکنه بغلش نمیره😂 هنوز یه روز بگذره بغل مامانم میره فقط