۵ پاسخ

چطوری دلش اومده به خدا دختر من وقتی به دنیا اومد ریش کامل تشکیل نشده بود ۱۷ روز بیمارستان بستری شد من روزی یکی دو بار بهش سر میزدم حتی شده پشت در اتاق می‌نشستم کمی که بهتر شدم کلا رفتم بیمارستان موندم به خدا دلم طاقت نمیاورد که بیام خونه ولی دلسا بیمارستان بمونه

اونوخ من بچم چندروز بخاطر زردی بستری بود دق کردم تا مرخص شد،خوش بحالشون چ‌راحتن

واقعا خیلی سخته مادر دلش میمونه جا بچش

اولم وقتی دکتر زنگ زد باید همین الان بیاین چطوری خودشونو میرسونن دومنم به مادرش چرا نگفتن یعنی چی سومنم واقن مغذ خر خوردن که بچه رو تنها گذاشتن چجوری دلشون امد

شاید بیمارستان ‌گفته برید خونه کاری از دستشون برنمی‌آمد بمونن اونجا

سوال های مرتبط

مامان نیلا👼🏻🥰 مامان نیلا👼🏻🥰 ۲ سالگی
سلام مامانا میخواستم یکم دردو دل کنم باهاتون
من دخترم ۲ سالشه و دخترم یه دخترعموی ۳ ساله داره ما همیشه هروقت یجا باهم باشیم مهمونی خونه مادرشوهر خونه جاریمون یا خواهرشوهر یا هرجای دیگه مسافرت و اینا دختر جاریم اصلا نمیتونه با دخترمن بازی کنه همیشه موهاشو میکشه یا هلش میده میوفته من واقعا سر این موضوع عذاب میکشم درسته بچس متوجه نیس ولی متاسفانه مامانشم هیچی بهش نمیگه خیلی خونسرد و ریلکسه رابطه ام با جاریم خوبه خداروشکر باهم صمیمی و راحتیم ولی این موضوع خیلی اذیت میکنه مارو من واقعا نمیدونم چه برخوردی کنم که دیگه اینکارو با بچم نکنه واقعا اعصابم خورد میشه دوس ندارم بچم موهاش کشیده شه دردش بگیره گریه کنه ولی خب به جاریمم میگم میگه چیکارکنم خب بعدش تازگیا با مشاور صحبت کرده میگه مشاور گفته نباید چیزی بگی روند رشدشه ولی خب تا کی وقتی بچه من اذیت میشه گریه میکنه بلاخره که مادر باید یه اخمی ناراحتی یا عصبانیتی از خودش نشون بده که بچه حساب ببره یکم بفهمه کارش اشتباهه واقعا من دیگه نمیدونم چیکارکنم 😔
مامان نیلا👼🏻🥰 مامان نیلا👼🏻🥰 ۲ سالگی
سلام مامانا میخواستم یکم دردو دل کنم باهاتون
من دخترم ۲ سالشه و دخترم یه دخترعموی ۳ ساله داره ما همیشه هروقت یجا باهم باشیم مهمونی خونه مادرشوهر خونه جاریمون یا خواهرشوهر یا هرجای دیگه مسافرت و اینا دخترi جاریم اصلا نمیتونه با دخترمن بازی کنه همیشه موهاشو میکشه یا هلش میده میوفته من واقعا سر این موضوع عذاب میکشم درسته بچس متوجه نیس ولی متاسفانه مامانشم هیچی بهش نمیگه خیلی خونسرد و ریلکسه رابطه ام با جاریم خوبه خداروشکر باهم صمیمی و راحتیم ولی این موضوع خیلی اذیت میکنه مارو من واقعا نمیدونم چه برخوردی کنم که دیگه اینکارو با بچم نکنه واقعا اعصابم خورد میشه دوس ندارم بچم موهاش کشیده شه دردش بگیره گریه کنه ولی خب به جاریمم میگم میگه چیکارکنم خب بعدش تازگیا با مشاور صحبت کرده میگه مشاور گفته نباید چیزی بگی روند رشدشه ولی خب تا کی وقتی بچه من اذیت میشه گریه میکنه بلاخره که مادر باید یه اخمی ناراحتی یا عصبانیتی از خودش نشون بده که بچه حساب ببره یکم بفهمه کارش اشتباهه واقعا من دیگه نمیدونم چیکارکنم 😔