تا اخر بخونید
سلام خانما باردار تورو خدا هوای خودتون داشته باشین از خودتون خیلی مراقبت کنید همه خانما تصلا خودتون دست کم نگیرید شما ما زنا وقتی تونستیم یه بچه رو متولد کنیم ببینید چقدر قوی هستیم 🥹❤️

من خودم موقع زایمان پلاکت خونم اومده بود پایین و خونم کثیف شده بود و قلبمم ایستاده بود خب شوهرم برام تعریف کرد من اصلا تا این چند روز پیش نمیدونستم

شوهرم میگفت یهو یه پرستار با عجله دویید گفت این برگه رو امضاع کن سریع بعد ک اومدم پشت در بهم گفت قلبش ایستاده با شوک برمگردوندن 🥲 چهار روز هم تو بیمارستان بستری بودم😕 نمیدونستم باور نکردم حرفشو تا دیروز خالم ک باهامون بود هم بهم گفت اصلا دیگه خیلی میترسم برا بچه دوم

۲ پاسخ

منم خیلی میترسم و دیگه تصمیم بر این باردار نشم 😥😥😥

خدارو شکر بخیر گذشت
منم موقع زایمان فشارم ۲۲رفت
پلاکتم ب شدت افت کرد
آنزیمهای کبدم خیلی بالارفت
مسمومیت بارداری داشتم
دچار کمخونیه خیلی شدیدی شدم دکتر جلو روی خودم ب مامانم گفت دعا کن بچت سالم برگرده خونه ۱۵روزم آی سی یو بستری بودم

مقالات مرتبط

خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر
مدفوع نکردن نوزاد
مدفوع نکردن نوزاد تا چند روز طبیعی است؟+علت و درمان خانگی
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
بعد از استفراغ نوزاد چه کنیم؟
چه موقع استفراغ نوزاد خطرناک است؟ بعد از استفراغ شیر بدهیم...

سوال های مرتبط

مامان محمدصالح مامان محمدصالح ۷ ماهگی
سلام مامان های عزیز یه سوال داشتم پسرم هفت ماه شده من سه روز پیش پریود شدم خودم نفهمیدم اصلا قبل از بارداری دو روز درد داشتم تا پریود میشدم این دفعه یه دفعه پریود شدم اونم تا فردا بود سه روز میشه من فقط ببخشید فقط سه تا نوار کثیف شد خیلی کم کثیف شده از دیروز هم قطع شد فقط دو روز بود ایا پریود بود یا نه جون همون روز رابطه هم داشتم با شوهرم ممنون میشم بگیم تجربتتون
مشاهده ۰ پاسخ
مامان یاسین ویسنا مامان یاسین ویسنا ۱۳ ماهگی
خانما من چندروز پیش اومدم اینجا گفتم همش،بینی دخترم کیپ این اخیر هم زیادتر شده تا دوروز پیش دیدم تک وتوک سرفه هم میزنه بردم دکتر نگاه کرد گفت عفونت داره گوشش اینم یه تجربه شد با این علائم میتونه گوش عفونت داشته باشه چون وقتی گفتم یکی گفت آلرژی حساسیت از این حرفها درصورتی ک عفونت بود
مشاهده ۱ پاسخ
مامان 💙🧑🏻‍💼💙 مامان 💙🧑🏻‍💼💙 ۱۱ ماهگی
خانما شما شبا ک بچه هاتون بیدار میشن برای شیر کنار خودتون میخوابونین
من دیگه انقد خوابم میگیره کنار خودم میخوابونم
مادر شوهرم میگه رختخواب خودتون میکروبه بچه رو نبر توی رختخوابت
با اینکه من خیلی نظافت رو رعایت میکنم
چیکار کنم شبا خیلی خوابم میاد دیگه تو بغلم می‌خوابیم با هم
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان لیام جان🧒 مامان لیام جان🧒 ۱۴ ماهگی
خدا بهم خیلی رحم کرد هنوز فکرش و میکنم یه لحظه از پسر غافل شدم ..بچه ای خیلی کنجکاو. شده میخواد همه چی رو لمس کنه بردار ..چند تا پسته تو دستم بود گذاشتم با دستاش لمسش کنه ..در حد یه ثانیه یکیش و گذاشت تو دهنش 🥲🥲 زود شوهرم در اورد .یادش می افتم ..میگم خدا واقعا بهم رحم کرد😭😭
مشاهده ۱ پاسخ
مامان شاهان مامان شاهان ۱۵ ماهگی
سلام خانما بچه من اصلا هیچ کلمه ای نمیگه ولی دوروزه ک گریه می‌کنه میگه ماما فقط موقع گریه کردن دیروز ک گفت شوهرم گفت مگه بچه ها اول نمیگن بابا حالا چرا ماما میگه این دیگه بچه خودته ولی خداییش خیلی حسودی کرد ازش معلوم بود از ته دل ناراحت شد😂
مشاهده ۱ پاسخ
مامان دیانا 💞 مامان دیانا 💞 ۱۴ ماهگی
خانما من شیرم خیلی خوب بود اما این چند روز ک تو بیمارستان بودم کم شده چی بخورم ک دوباره خوب بشه ؟
مشاهده ۲ پاسخ
مامان مهــدیار🐣💛 مامان مهــدیار🐣💛 ۱۴ ماهگی
بیاین از خاطره خوب و بد زایمانتون بگین
منکه درسته بهترین لحظه هر زنی لحظه تولد بچشه ولی من خیلی اذیت شدم و خاطره خوبی برام نشد
سه روز من درد داشتم و نمیدونستم درد زایمانه روز سوم شدید شد رفتم بیمارستان و تقریبا شیش سانت شده بودم و انصافا خیلی خوب پیشرفت کردمو یک ساعته فول شدم ولی دکتر شیفت تشخیص داد که نمیتونم طبیعی زایمان کنم و منو بردن سزارین بماند که بیمارستان و رو سرم گذاشتم از درد سزارینم چون خونریزی زیادی کردم و چون سه روز بود درد میکشیدم رحمم کش اومده بود کلی با دارو تونستن خوبم کنم و یه واحد خون گرفتم چون خیلی خونریزی حین عمل داشتم تا دوروزم منو نگه داشتن و خب درد سزارینم از یه طرف دیگه که خودتون بهتر میدونین چقدر بده من تا ده روز از درد گریه میکردم و بعد چهارده روز از زایمانم چون پسرم عفونت ادرار گرفت ده روزم بستری شد من با اون وضعم تو بیمارستان بودم و خدا میدونه چی به من گذششت در کل روزای اول خیلی حالم بد بود بماند که دیگران درک نمیکردن و همش خونمون میومدن و من نیاز به استراحت داشتم ولی نکردم و الان عوارضش و دارم میکشم 😔
شما هم بیان تعریف کنین سرگرم شین هم تجدید خاطره شه❤️
مشاهده ۷ پاسخ
مامان جوجه مامان جوجه ۱۰ ماهگی
یادش بخیر نمی‌دونستم حامله شدم پریودم به تاخیر افتاد زعفرون جان رو خوردم شبش یه چیزی شبیه پریودی بود تا ماه بعد که دیدم دوباره نمیشم گفتم حالا بیبی چک بزارم که بله یهو دیدم دو تا خط پر رنگ 😁 گفتم خطا زده دومی رو گذاشتم بازم دو تا خط پر رنگ عکسشو برا شوهرم فرستادم گفت خطا زده 😂 باورش نمیشد . آزمایش دادم باردار بودم شوهرم گفت وایییی واقعا بچه داریم 🤣 من تا بیست هفته باورم نمیشد یکی تو دلم نفس می‌کشه 🫠 چقدر حس خوبی بوددددد . بارداری خیلی قشنگ بود برام تا ماه آخر که اون آخری دیگه نمی‌تونستم نفس بکشم 😭. البته من تا ماه هشت میرفتم سرکار و حسابی زرنگ بودما 😀 هفت صبح تا سه ظهر . شما چطور بارداری رو چجوری گذروندین؟
مشاهده ۵ پاسخ
مامان هاکان🐤💙 مامان هاکان🐤💙 ۱۲ ماهگی
۶ روز بود زایمان کرده بودم از بیمارستان که مرخص شدیم بچه رو قنداق میکردن البته نا گفته نمونه با پارچه های کهنه مادر بزرگ شوهرم . بچه که کثیف میکرد میرفتم حموم ۷ تا پارچه رو میشستم انقد فشار روم بود
. خانواده شوهرم فامیلاش هر روز صبح تا شب خونم بودن منم کنیزیشون میکردم نمیدونم چرا ولی اون چیزایی که تجربه کردم از همشون دلخورم از یادم نمیره اصلا دلم نمیخاد با کسی رفتار امد کنم 😭
مشاهده ۱۴ پاسخ
مامان negin مامان negin ۶ ماهگی
خانما من دیشب سومین شبی بود ک ب بچم فرنی دادم
سه قاشق ساعت نه شب
دکتر احمق گفت با شام خوردن خودتون بهش بده حالا کاری ندارم
ی ساعت بعدش این بچه تب کرد داغ شد
ینی رو دلش مونده؟ربطی دارع اصلا؟چی بدم خوب شه؟استامینوفن دادم اومده پایین فلا
مشاهده ۵ پاسخ
مامان حلما 💛 مامان حلما 💛 ۱۲ ماهگی
مامانا من اومدم تجربه خودم رو راجب دیر کار کردن شکم دخترم بگم ...حلما دوماهونیم که شد دیگه مثل قبل هرروز پی پی نمی‌کرد هر سه روز بود یه مدت شد هر چهار روز گاها هر یه هفته که مجبور میشدم یه کمی روغن گلیسیرین بزنم با سرنگ ...کلا دیگه عادت کرده بودم همه روش ها رو هم رفتم پی لاکت بایو لاکت بی بی کر ...حتی روش های سنتی اما بازم به غیر از همون روغن گلیسیرین چیزی جواب نبود ...تا اینکه یکی بهم گفت صبح ها که دخترت پامیشه ۲۰الی ۳۰سیسی آب ولرم بدم اول که کوچیک بود میترسیدم بدم اما از آخر ۴دادم با یه کوچولو نبات ...اما دیگه همون نبات هم نمیدم دکترش گفت...صبح ها ساعت ۷الی ۸که پامیشه بهش میدم اون روز حتما پی پی می‌کنه...در کنارش هم قطره بی بی کر هر روز میخوره سریع ساعت مقرر که مدفوعش سفت نباشه بچه اذیت نشه.
من خودم سر پی پی نکردن حلما خیلییی اذیت شدم تنها دلیلشم کم آبی بود ...حتی آزمایش مدفوع هم دادم و حساسیت نداشت...اگه شما هم مثل دختره منه این آب ولرم صبح ناشتا امتحان کنید....و اینکه دیروز پیش دخترم بود گفت از ۴ماه به بعد می‌تونه اون مقدار آب رو بخوره و از ۵به بعد تا روزی ۱۰۰الی۱۵۰سیسی هم می‌تونه چون هوا خیلی گرمه
مشاهده ۶ پاسخ
مامان کــایـرا🎀 مامان کــایـرا🎀 ۱۳ ماهگی
#پارت_سوم
خب منم بردن تو یکی از اتاق ها و نوار قلب رو وصل کردن بهم و زیرانداز یکبار مصرف رو انداختن زیرم و دوباره اومدن معاینه کردن و من چون مدفوع نکرده بودم بهم گفتن تا دستشویی نکنی بچه نمیاد دنیا . بعد چند دقیقه یه لوله باریک آوردن و کیسه آبمو پاره کردن و از اون موقع دردام شروع شد ولی فعلا قابل تحمل بود و بهم گفتن هروقت کاری داشتی این زنگ بزن و منم بعد چند دقیقه دستشویی داشتم و بهشون گفتم و اومدن گفتن که برو اشکال نداره . منم رفتم دستشویی و دردام یکمی آروم شد و اومدم رو تخت دراز کشیدم
ماما شیفت شب اومد خودشو معرفی کرد و گفت هرچی خاستی به خودم بگو و تا آخر اون معاینه م کرد . و معاینه م کرد شده بود ۴ سانت تو ۲ ساعت پیشرفت خوبی داشتم و رفت دوباره و بعد نیم ساعت دکتر دارایی نیا اومد معاینه م کرد ۵ سانت بود و بهم گفت اگه ماما همراه نگیری تا دو روز دیگ بچت نمیاد دنیا😂🥲
زنگ زدن به همسرم باهاش حرف زدن و خودمم باهاش حرف زدم که واقعا سخته و اصلا نمیتونم از جام بلند شم از شدت درد چون دردام بیشتر شده بود .
ساعت ۱۰ شب بود فسقلی فعلا نیومده بود دنیا که یه خانوم اومد و خودشو معرفی کرد و گفت من ماما همراهتم خیلی خانوم خوبی بود اسمش خانوم کرمی بود خیلی بهم کمک کرد و روحیه بهم میداد و کلی میخندوندم
بهم آبمیوه و آب میداد ولی بعد چند دقیقه همشو بالا میاوردم🥲🙂
باهام ورزش کرد و حالت سجده وایسادم و اون خیلی بهم کمک کرد البته من کلاسای بارداری رو میرفتم و اون بیشتر از همه بهم کمک کرد
مشاهده ۰ پاسخ
مامان پناه 🐣 مامان پناه 🐣 ۱۳ ماهگی
بچها من اومدم مسافرت بعد امشب خاله همسرم مادرشوهرم و خواهرشوهرامو دعوت کرده بود ولی منو نه چون من اینحا بودم به شوهرم گفته بودن منم میبرن بعد من نمیدونستم ک دعوت ندارم رفتم و تو راه دخترم گریه کرد تا رسیدیم من گفتم کاش نمیومدم من هی با بچه دیدم خواهرشوهرم گفت تو هی دعوت نبودی چرا اومدی مادرشوهرمم گفت تو با بچه نباید میومدی دیگ با ناراحتی رفتم خونه شام خوردم و سریع به شوهرم گفتم بیاد دنبالم برگشتم خونه ولی چ فایده باز برگشتم خونه مادرشوهرم کار خوبی کردم یا نه
مشاهده ۸ پاسخ
مامان آقا مهدیار💚 مامان آقا مهدیار💚 ۶ ماهگی
خانوما امروز با یه بنده خدایی مجبور شدم برم پیش کسی که با کارت فال میگیره ،به هیچ عنوان این آدما رو قبول ندارم و به حرفاشون هم اعتماد ندارم ولی امروز یهو رو به من چند تا چیز گفت که برگام ریخت😐 یه موضوعاتی رو گفت که فقط خدا و خودم و شوهرم خبر داشتیم یعنی محال ممکنه کسی بهش گفته باشه
بعد بهم گفت پشت هم بچه میاری بعدی هم پسره و سومی دختر🤣🤣🤣
ای خداااا چجوری قرار سرویس بشم مننن
اینجا اومدم گفتم که یه موقع به زودی با بی بی چک مثبت اومدم همه با هم پشمامون بریزه 🤣
حالا به نظرتون برای داداش مهدیار اسم مهیار خوبه یا امیرعلی ؟🤣🤣🤣🤣
مشاهده ۹ پاسخ
مامان شاهان مامان شاهان ۱۴ ماهگی
ساعت ۵ صبح و من ذوق ترینم🤭🤣پاشدم شیر درست کنم دیدم شوهرم اینو گرفته برام گذاشته رو اپن من خواب بودم وقتی اومد خونه دیشب 😍♥️ گفت اون ماگ چراغدار هدیه روز دخترت بود با تاخیر 🥹♥️🎀
و اون قمقمه هم برا روز پسر رادمان گرفتم😍
مشاهده ۱۴ پاسخ