روز زایمانم و روز بعدش همه چی عالی بود ولی رفته رفته تلخ شد بخاطر دخالت بقیه تو کارای بچه من دوماه اشک ریختم
حالا من هردوبار که زایمان کردم خاطرات بد دارم همین الان داشتم بهشون فکر میکردم🥲💔
من زایمان اولم مامانمو شوهرم برام تلخترین روزارو کردن باهم بحثشون شد ولی زایمان دومم شوهزم خیلی خوب بود اما مامانم چقد حرصم میداد بام کل کل میکرد
من زایمان اولممم خیلی عالییی بود بچهام دوقلو بودن واسه اولین دفعه تو خانواده خودم وخانواده همسرم من دوقلو زایمان کرده بودم هم مامانم هم همسرم ومادرش پیشم بودن ولی زایمان دومم که چقدرررر چالش داشتم بعداز۷سال خداخواسته باردار شده بودم وازاولش همسرم میگفت باید سقط کنی ما بچه نمیخوایم خلاصه تا ۹ماه تقریبا باهم قهر بودیم روز زایمانم بامامانمو همسرم رفتیم بیمارستان کارای بستری رو انجام داد رفت سرکار وقتی هم از اتاق عمل اومدم همسرم هنوز سرکار بود وخیلی دوست داشتم پیشم باشه ولی نبود ولی اومد ملاقات با گل شیرینی وآبمیوه وآناناس وبه خواهرمم زنگ زده بود که بره گل بگیره بده دوقلو هام بیارن ولی من بیشتر به خودش احتیاج داشتم هنوزم بهش میگم نمیبخشمت
من خیلی سخت زایمان کردم از ۹ صبح کیسه آبم ترکید تا ۲:۳۰ نصف شب بچم بدنیا اومد ولی تنها خوبیش این بود که کل این تایم یا مامانم یا شوهرم پیشم بودم ولی بعدش همش خواهرم و شوهرم بحثشون میشد و من استرس اونا رو داشتم
دقیقا منم خاطره خوبی از دوتا زایمانم ندارم همش استرس و گریه و ناراحتی 😔😔😔
فکر میکنم ما معمولیا ۹۰درصد خاطره خوبی نداریم😏
من روز زایمان دومم صبح ک همسرم میخواست بره کارهای زایشگاه انجام بده تا دختر بزرگم ۲۰ ماهش بود از خواب میشه بیاد دنبالمون رفت بعد نیم ساعت اومد خونه گفت چرا نرفتی تا حالا کحا بودی ی کم من من کرد گفت ماشین بردن 😔💔 برا همین ن لحظه ای ک رفتم اتاق عمل ن اومدم بیرون همسرم نبود 💔💔💔😔
من دوره ی بارداریم سر مهرسا خیلی دوران بدی بود بره برنگرده روزای تلخ انقد ک خانواده اش اذیتم کردن حد نداره
چقد منی😃
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.